8 ـ چند نشانه ديگر از اين 313 نفر
امام صادق (عليه السلام) به يكى از ياران مخصوص «مفضّل»(رحمه الله) فرمود:
«وقتى كه امام قائم(عج) از سوى خدا اجازه خروج و ظهور بگيرد، خدا را به اسم اكبر در لغت عبرانى بخواند و 313 نفر از اصحابش كه از افراد نخستين در مورد قبول ولايت امام هستند، مانند پاره هاى ابر پائيزى به سوى او مى شتابند، جمعى شبانگاه از بستر خود ناپديد شوند، و صبحگاه در مكه باشند و جمعى در روز ديده مى شوند كه بر روى ابر حركت مى كنند ـ تا آنجا كه فرمود:
اين آيه «هر كجا باشيد خداوند همه را حاضر مى كند»( [30] ) درباره آنها نازل شده است.»( [31] )
يكى از اصحاب مى گويد: در مسجد الحرام در مكه در حضور امام باقر(عليه السلام) بودم آنحضرت دستم را گرفت و فرمود:
«بزودى خداوند متعال 313 نفر را در همين مسجد حاضر كند، مردم مكه مى دانند كه هنوز پدران و اجداد آنها خلق نشده اند، همراه آنها شمشيرهائى است كه بر هر شمشيرى نام شخص و نام پدر و اوصاف و نسبش نوشته شده، سپس به دستور امام(عج) شخصى اعلام مى كند:
اين مهدى(عج) همچون داود(عليه السلام) و سليمان(عليه السلام)قضاوت مى كند و گواهى نمى خواهد.»( [32] )
و در ضمن روايتى از امام صادق(عليه السلام) مى فرمايد:
«بر شمشيرهاى آنها هزار كلمه نوشته شده كه هر كلمه آن كليد هزار كلمه ديگر است و آنحضرت، باد را در هر درّه اى بفرستد كه ندا كند: اين مهدى(عج) است كه قضاوت و حكومتش همچون قضاوت و حكومت داود(عليه السلام) است و گواهى از متخلّفين نمى خواهد.»( [33] )
و بالاخره امام باقر(عليه السلام) فرمود:
«امام قائم (عج) داراى 313 نفر ياور است كه اين افراد از نژاد «عجم» هستند، بعضى از آنها در روز بر روى ابر سوار شده و راه مى روند، و بنام و پدر و اوصاف و نسب معروفند( [34] ) و بعضى از آنها در بستر خود خوابيده اند و بدون وعده قبلى در مكّه به حضور امام قائم(عج) شرفياب مى گردند.»( [35] )
اين روايات حاكى است كه 313 نفر در همه ابعاد انسانى، افراد شايسته و شخصيتهاى ممتاز و قاطع و دلير و داراى امكانات وسيع بوده و شايستگى آن را دارند كه نخستين دسته گروندگان به آنحضرت باشند و هسته مركزى حكومت حضرت قائم(عج) و سران ارتش انقلاب جهانى ايشان را تشكيل مى دهند.
پاورقي
[30] ـ سوره بقره، آيه 148.
[31] ـ اثباة الهداة، ج 7، ص 94.
[32] ـ مدرك پيشين، ص 90.
[33] ـ مدرك پيشين، ص 91.
[34] ـ اثباة الهداة، ج 7، ص 92 و بحار، ج 52، ص 370 و المجالس السنيه، ج 5، ص 24.
[35] ـ اثباة الهداة، ج 7، ص 92.