5 ـ قرآن و مسأله حكومت جهاني
مى پرسند:
اگر حكومت جهانى مهدى(عج) سراسر جهان را فرا خواهد گرفت، و پرچم اسلام و توحيد در همه نقاط زمين به اهتزاز در مى آيد، آيا در قرآن مجيد اين سند محكم و بزرگ و خلل ناپذير اسلام، سخنى در اين باره به ميان آمده است؟
پاسخ:
آيات متعدّدى كه تأويل آن تطبيق با حضرت ولى عصر(عج) شده، بسيار است (در اين باره به بحار، طبع جديد، ج 51 از ص 44 به بعد مراجعه گردد)، به عنوان نمونه:
1 ـ در قرآن كريم مى خوانيم : «او خدائى است كه رسولش را با دلائل رهنمون بخش فرستاد تا آن را بر تمام دينها غالب گرداند هر چند اين موضوع خوش آيند مشركان نيست.»( [29] )
اين آيه صريحاً نويد مى دهد كه روزى خواهد آمد كه آئين اسلام همه اديان و مرامها را تحت الشّعاع خود قرار مى دهد و سراسر جهان زير لواى اسلام قرار مى گيرد، كه منظور همان وقتى است كه حضرت مهدى(عج) در سراسر جهان حكومت واحد اسلامى تشكيل مى دهد.
2 ـ در سوره انبياء، آيه 105 مى خوانيم:
«يقيناً (بدانيد كه) ما در زبور (كتاب حضرت داود(عليه السلام)) نوشتيم پس از آنكه اين مطلب را در ذكر (تورات) نيز نوشته بوديم كه: حتماً بندگان صالح وارث زمين مى شوند.»( [30] )
اين آيه حاكى است كه در كتابهاى آسمانى زبور و تورات و قرآن موضوع حكومت انسانهاى شايسته بر سراسر زمين نوشته شده است، روشن است كه وعده خدا حق است، روزى خواهد آمد كه بندگان صالح كه از نظر قرآن، مسلمين راستين هستند حكومت واحد صالحان را بر همه نقاط زمين برقرار مى سازند، كه اشاره به حكومت حضرت مهدى(عج) است.
3 ـ در سوره نور، آيه 55 مى خوانيم:
«خداوند با آنانكه ايمان آورده و كارهاى شايسته مى كنند وعده داده كه آنان را نماينده «خود» در زمين گرداند همانگونه كه گذشتگان آنانرا خليفه كرد وعده داده كه دينشان را كه براى آنها پسنديده، نيرومند گرداند و ترسشان را مبدّل به امنيت وآرامش كند، و براى من شريك نمى گيرند.( [31] )
اين آيه بيانگر حكومت واحد بر سراسر زمين است به آنانكه ايمان و عمل صالح دارند (يعنى منتظر واقعى هستند و با ايمان و عمل نيك خود زمينه سازى براى ايجاد آينده درخشان مى كنند) نويد مى دهد كه خداوند حكومت زمين را بدست آنها مى سپرد، دين آنها نيرومند و قوى مى گردد، و در نتيجه آرامش و امنيت جانشين خوف و ناآرامى مى شود.
در پايان آيه اشاره به اين مطلب مى كند كه حكومت آنها بر سراسر زمين براساس توحيد و پرستش خداى يكتا و نفى هرگونه شرك است.
چنانكه در حديثى پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) در مورد عقائد اين حكومت واحد سراسرى فرمود:
«فَلاَيَبْقى عَلى وَجْهِ الاَْرْضِ اَحَداً اِلاّ قالَ لااِلهَ اِلاَّ اللّهُ
هيچ فردى روى زمين نمى ماند مگر اينكه معتقد است خدائى جز خداى يكتا وجود ندارد.»
( [32] )
به اين ترتيب مى بينيم قرآن اين كتاب آسمانى نيز به حكومت درخشان و سراسر توحيد آينده كه همه مردم تحت پرچم توحيد قرار گرفته و مردم صالح زمام امور را بدست مى گيرند خبر مى دهد.
4 ـ قرآن پس از ذكر فرعون و فرعونيان در اين آيه مى فرمايد:
«وَنُرِيدُ اَنْ نَّمُّنَ عَلَى الّذينَ اسْتُضْعِفُوا فِىْ الاَْرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ اَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثينَ
( [33] )
ما بر اين اراده كرديم كه به مستضعفان نعمت بخشيم و آنها را پيشوايان و وارثين روى زمين قرار دهيم.»
اين آيه گرچه در ماجراى موسى(عليه السلام) و فرعون نازل شده كه خداوند موسى(عليه السلام) را بر فرعون و فرعونيان پيروز كرد و مستضعفان را به رهبرى موسى(عليه السلام) به حكومت رسانيد، ولى اين آيه هرگز مربوط به زمان خاص موسى(عليه السلام) نيست بلكه يك بشارت عمومى است در مورد پيروزى حق بر باطل، كه سرانجام اين پيروزى بطور جامع و كامل و جهانى بدست مهدى آل محمّد(صلى الله عليه وآله وسلم) صورت مى گيرد، چنانكه در روايات به اين مطلب تصريح شده، و مهدى(عج) و پيروانش به موسى(عليه السلام) و پيروانش تشبيه شده اند و در روايتى مى خوانيم، امام سجّاد(عليه السلام) فرمود:
«سوگند به كسى كه محمّد(صلى الله عليه وآله وسلم) را به حق بشارت دهنده و بيم دهنده قرار داد، نيكان ما همانند موسى(عليه السلام) و پيروانش هستند و بَدان ما همانند فرعون و پيروانش مى باشند.»( [34] )
و امام على(عليه السلام) در تفسير آيه فوق فرمود:
«اين گروه آل محمّد(صلى الله عليه وآله وسلم) هستند، خداوند مهدى آنها را بعد از زحمت و فشارى كه بر آنان وارد مى شود بر مى انگيزد و به آنان عزّت مى دهد و دشمنان آنان را ذليل و خوار مى كند.»( [35] )
پاورقي
[29] ـ
هُوَالَّذِى اَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرُهَ الْمُشْرِكُونَ
(سوره صف، آيه 9).
[30] ـ
«وَ لَقَدْ كَتَبْنا فِى الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الاَْرْضَ يَرِثُها عِبادِىَ الصّالِحُونَ».
[31] ـ
وَعَدَاللّهُ الَّذِينَ آمَنُواْ مِنْكُمْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِى الاَْرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَيـُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِيْنَهُمُ الَّذِى ارْتَضَى لَهُمْ وَ لَيُبَدِّ لَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً يَعْبُدُونَنِى لايُشْرِكُونَ بِى شَيْئَاً.
[32] ـ اثباة الهداة، ج 7، ص 247.
[33] ـ سوره قصص، آيه 5.
[34] ـ مجمع البيان، ذيل آيه 5، سوره قصص.
[35] ـ نور الثقلين، ج 2، ص 110 و در نهج البلاغه كلمات قصار شماره 209 نيز به اين مطلب اشاره شده است.