بازگشت

معرفت امام (عج) و پيروي از آن حضرت


بايد قبل از قيام مهدى(عج) او را شناخت و از او پيروى كرد چنانكه امام صادق(عليه السلام) فرمود:

«رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) فرمودند: خوشا به سعادت آن فردى كه قائم(عج) ما را قبل از قيامش شناخته و به او اقتداء كرده است، دوست او را دوست داشته و از دشمن او بيزارى بجويد، و امامان قبل از او را نيز ولىّ و سرپرست خود را بشناسد، اين چنين افرادى دوستان من هستند و دوستى و مهر مرا به خود جلب كرده اند و گراميترين امّت من نزد من هستند.»( [21] )

چنانكه امام قائم(عج) در فرازى از توقيع خود به شيخ مفيد كه قبلاً ذكر شد مى فرمايد:

«ما حتماً به اخبار شما آگاهى كامل داشته، و هيچ مطلب كوچكى از اخبار شما از ما پنهان نيست، و گرنه آنچنان در سختى قرار مى گرفتيد كه دشمنان شما، شما را تار و مار مى كردند.»( [22] )

بنابراين بايد ما همواره به ياد امام عصر(عج) باشيم و به او اقتدا كنيم، او نيز حتماً به ياد ما هست، و ما را يارى خواهد كرد.

امام باقر(عليه السلام) يا امام صادق(عليه السلام) فرمود:

«لا يَكُونُ الْعَبْدُ مُؤْمِناً حَتّى يَعْرِفُ اللّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الاَْئِمَّةَ كُلَّهُمْ وَ اِمامَ زَمانِهِ وَ يَرِدُّ اِلَيْهِ وَ يُسَلِّمُ لَهُ ثُمَّ قالَ: كَيْفَ يَعْرِفُ الآخَرُ وَ هُمْ يَجْهَلُ الاَْوَّلَ





مؤمن نيست مگر كسى كه خدا و پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) و همه امامان(عليهم السلام)و امام زمانش را بشناسد و به او مراجعه كرده و تسليم فرمان او باشد. سپس فرمود: چگونه ممكن است كسى امام آخر را بشناسد، ولى نسبت به امام اول (حضرت على) جاهل باشد.»



( [23] )

آرى امامان، همه از يك نور و يك ريشه اند و همه معلّمان قرآن و اسلامند و بايد به همه معتقد بود و شناخت و معرفت واقعى به همين است به اضافه تسليم بودن در برابر اوامر آنها و عمل به فرموده هاى آنها و الگو قرار دادن روش و منش آنان!

درست است كه پس از آنكه جهان پر از ظلم و جور شد امام قائم(عج) ظهور مى كند، امّا اين مربوط به مخالفان امام(عليه السلام) و گنهكاران دور از امام(عليه السلام)است.

امّا شيعيان و علاقمندان به امام(عليه السلام) هر قدر گنهكار باشند به همين اندازه ظهور امام(عليه السلام) به تأخير مى افتد چنانكه در فرازى از توقيع امام زمان(عليه السلام) به شيخ مفيد(رحمه الله) آمده:

«اگر شيعيان ما ـ كه خداوند توفيقشان دهد ـ همگان در پيمانى كه با ما داشتند، متحد مى شدند، هرگز بركت ديدار ما از آنها تأخير نمى افتاد، و هر چه زودتر سعادت ديدار ما را با معرفت كامل پيدا مى كردند، ولى آنچه باعث اين دورى و سلب اين توفيق ديدار شده خبرهائى است كه از اعمال ناپسند آنان به ما مى رسد.»( [24] )

پاورقي

[20] ـ بحارالانوار، جلد 52، صفحه 348.

[21] ـ غيبت شيخ طوسى(رحمه الله)، صفحه 275.

[22] ـ احتجاج طبرسى(رحمه الله)، جلد 2، صفحه 323.

[23] ـ اصول كافى، ج 1 (كتاب الحجة باب معرفة الامام و الرد اليه، حديث 2)

[24] ـ احتجاج طبرسى، ج 2، ص 325.