بازگشت

رعايت حقوق برادران


از مهمترين امور در زندگى محبّان و منتظران قائم(عج) رعايت حقوق برادران و مسلمانان است.

در اين باره بهتر است پاى سخن پر مغز و دلنشين حضرت امام صادق(عليه السلام) و امام باقر(عليه السلام) بنشينيم.

امام باقر(عليه السلام) به جابر جعفى(رحمه الله) فرمود:

«اى جابر آيا كسى كه ادعاى تشيّع مى كند، براى او اين قول كه دوست اهلبيت(عليهم السلام) هستم كافى است؟

سوگند به خدا شيعه ما نيست مگر كسى كه پرهيزكار بوده و اطاعت از خداوند كند، شيعيان ما را به اين صفات بشناسيد:

تواضع، خشوع، امانت دارى، بسيار در ياد خدا بودن، اهل نماز و روزه بودن، احترام به پدر و مادر كردن، مهربانى كردن به همسايگان مستمند و بدهكار و يتيمان، راستگو بودن، آنها تلاوت قرآن مى كنند، و زبانشان را كنترل مى نمايند، و براى خودشان در همه چيز امين هستند... »

اى جابر!

«ما تَنالُ وَ لايَتَنا اِلاّ بِالْعَمَلِ وَ الْوَرَعِ





به ولايت و دوستى ما جز از راه عمل و پرهيزكارى نمى توانى برسى.»( [8] )

امام باقر(عليه السلام) روزى به يكى از يارانش به نام سعيد بن حسن(رحمه الله)فرمود:

«آيا در ميان شما اين روش هست كه كسى از شما به حضور برادر دينى اش برود دست در جيب او كند و به اندازه احتياج خود از آن، پول بردارد و صاحب پول از آن جلوگيرى نكند؟

سعيد عرض كرد: نه چنين كسى را سراغ ندارم.

امام باقر(عليه السلام) فرمود: بنابراين اخوّت و برادرى در كار نيست.

سعيد عرض كرد: آيا در اين صورت ما در هلاكت هستيم؟

امام(عليه السلام) فرمود: عقل اين مردم هنوز تكميل نشده است.( [9] ) (يعنى تكليف به حساب اختلاف درجات عقل، مختلف مى شود.)

امام صادق(عليه السلام) در ضمن گفتار مى فرمايد:

«ما اَقَلَّ وَاللّهِ مَنْ يَتَّبِعُ جَعْفَراً مِنْكُمْ، اِنَّما اَصْحابِى مَنْ اِشْتَدَّ وَرَعَهُ وَعَمِلَ لِخالِقِهِ وَ رَجا ثَوا بَهُ فَهؤلاءِ اَصْحابِى





سوگند به خدا چقدر پيروان جعفر از شما كم شده اند، بدانيد كه ياران من كسانى هستند كه در پاكى و پرهيزكارى محكم باشند، و كارهايشان را براى خدا انجام دهند و اميد به پاداش خدا داشته باشند، اينها اصحاب و ياران من هستند.»( [10] )

در مورد حقوق برادران دينى به حديث جالب و جامع ذيل كه امام صادق(عليه السلام) براى يكى از يارانش (معلّى بن خُنَيس) در موارد هفتگانه زير شرح داده اند توجه كنيد:

معلى بن خنيس(رحمه الله) مى گويد: به امام صادق(عليه السلام) عرض كردم حق مسلمان بر مسلمان چيست؟

فرمود:

«هفت حق واجب است كه اگر يكى از آنها را تباه كند از ولايت و اطاعت خداوند خارج شده و خداوند از او بهره (طاعت و بندگى) ندارد.

عرض كردم آنها چيست؟

فرمود: من بر تو نگرانم، مى ترسم آنها را تباه سازى و بدانى و عمل نكنى.

عرض كردم:

«لا قُوَّةَ اِلاّ بِاللّهِ»



(نيرويى جز از خدا نيست) فرمود: آسانترين آنها اين است كه:

1 ـ آنچه را براى بردار مسلمانت دوست بدارى كه براى خود دوست مى دارى، و نپسندى براى او آنچه را كه براى خود نمى پسندى.

2 ـ از خشمگين كردن برادر مسلمانت (يا از خشم) دورى كنى، و آنچه را كه مورد رضايتش است انجام دهى و اوامرش را اطاعت كنى.

3 ـ باجان و مال و زبان و دست و پاى خود او را يارى كنى.

4 ـ چشم و راهنما و آئينه او باشى.

5 ـ تو سير نباشى و او گرسنه، تو سيراب نباشى و او تشنه و تو پوشيده نباشى و او برهنه.

6 ـ اگر داراى خدمتكار باشى و برادر مسلمانت خدمتكار نداشته باشد، بر تو واحب است كه خدمتكارت را بفرستى تا لباسهاى او را بشويد و غذايش را آماده كند و فرشش را بگستراند.

7 ـ او را از مسئوليتهاى سوگندهايش رها سازى، دعوتش را اجابت كنى، در بيمارى او را عيادت نمائى، بر جنازه اش حاضر شوى، اگر دانستى كه او حاجتى دارد در اداى حاجب او شتاب كنى، تأخير در رواى حاجت او نكنى كه او اظهار آن كند، بلكه زودتر به رفع نيازش بپردازى، سپس امام صادق(عليه السلام)گفتارشان را با اين جملات پايان دادند.

فَاِذا فَعَلْتَ ذلِكَ وَصَلْتَ وَلايَتَكَ بِوَلايَتِهِ وَ وَلايَتِهِ بِوِلايَتِكَ





وقتى كه چنين كردى دوستى خود را به دوستى او و دوستى او را به دوستى خود پيوند داده اى.»( [11] )

در اينجا اين فصل را با حديث عرفانى ذيل پايان مى بريم.

حضرت موسى بن عمران(عليه السلام) به خدا عرض كرد:

«پروردگارا آيا كسى را مثل من گرامى داشته اى آنجا كه سخن خود را به من شنوانده اى؟

خداوند فرمود: «بدانكه براى من بندگانى هست كه در آخرالزّمان مى آيند، آنها به من از نسبت به تو نزديكترند، زيرا من با تو با واسطه بودن هفتاد هزار پرده حجاب سخن مى گويم ولى هرگاه (بنده من در آخرالزّمان) روزه بگيرد، و بر اثر روزه لبهايش سفيد و رنگش زرد گردد اين هفتاد هزار پرده را هنگام افطار آنها برمى دارم.» (و اين چنين به آنها نزديك مى شوم).»( [12] )

روزى كه سر از پرده برون خواهى كرد***دانم كه زمانه را زبون خواهى كرد

گر زيب و جمال از اين فزون خواهى كرد***يا رب چه جگرها است كه خون خواهى كرد***نتيجه اينكه علاقمندان و ياران امام مهدى(عج) بايد كاملاً خود را وظيفه شناس و پايبند به اسلام و متعهّد و مسؤول بدانند، و همواره مراقب احوال و كارهاى خود باشند، و از انحرافات دورى جسته و پناه به خداوند ببرند و مو به مو احكام اسلام را عمل نمايند، تا شايستگى سربازى آن حضرت را پيدا كنند.

پاورقي

[8] ـ اصول كافى، ج 2، ص 74 (باب الطّاعة و التقوى)

[9] ـ اصول كافى، ج 2، ص 174 (باب حق المؤمن على اخيه)

[10] ـ اصول كافى، ج 2، ص 77.

[11] ـ اصول كافى، جلد 2، صفحه 169 ـ در اين باره روايات جالب ديگرى نيز آمده كه در اين كتاب از صفحه 169 تا 174 ذكر شده است.

[12] ـ تفسير روح البيان برسوئى، ذيل آيه 3، سوره مؤمن.