1 ـ مكه، مركز اوّلين جرقّههاي انقلاب جهاني مهدي (عج)
در روايات مى خوانيم: حضرت مهدى(عج) در مكّه كنار كعبه ظهور و خروج مى كند.( [46] )
هنگام ظهور به كعبه تكيه مى كند و صدايش را بلند مى نمايد كه:
«هان اى مردم جهان، كسى كه مى خواهد به آدم(عليه السلام) و شيث(عليه السلام)بنگرد به من بنگرد، كسى كه مى خواهد به ابراهيم(عليه السلام) و اسماعيل(عليه السلام) بنگرد به من بنگرد، كسى كه مى خواهد به موسى(عليه السلام) و يوشع(عليه السلام) بنگرد به من بنگرد، كسى كه مى خواهد به عيسى(عليه السلام) و شمعون(عليه السلام) بنگرد به من بنگرد، كسى كه مى خواهد به محمّد(صلى الله عليه وآله وسلم) و اميرمؤمنان على(عليه السلام) بنگرد به من بنگرد، كسى كه مى خواهد به حسن(عليه السلام) و حسين(عليه السلام)بنگرد به من بنگرد، كسى كه مى خواهد به امامان(عليهم السلام)از فرزندان حسين(عليه السلام) بنگرد به من بنگرد و به نداى من پاسخ مثبت دهيد، من از آنچه كه آنها خبر داده اند و آنچه كه خبر نداده اند به شما خبر مى دهم.»( [47] )
خلاصه اين روايت اين است كه تمام صفات پيامبران بزرگ و رسولان و اوصياء آنها در وجود من جمع است، من غير از آنچه آنها آورده اند، شما را به زيادتر از آن آشنا مى كنم، و اهداف آنها را تكميل مى نمايم.
شما پيرو هر دينى هستيد، گمشده شما در وجود من است به گرد من جمع شويد كه به هدف كامل زندگى خود خواهيد رسيد.
امام باقر(عليه السلام) در تفسير اين آيه:
«وَ أَذانٌ مِّنَ اللّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ الاَْكْبَرِ أَنَّ اللّهَ بَرِىءٌ مِّنَ الْمُشْرِكِينَ
و اين اعلامى است از ناحيه خدا و پيامبرش به (عموم) مردم در روز حج اكبر (روز عيد قربان) كه خداوند و پيامبر او از مشركان بيزارند.»( [48] )
فرمود: «منظور خروج قائم(عج) و دعوت او از مردم به سوى رهبرى خود است.»( [49] )
ناگفته نماند امام باقر(عليه السلام) در اين حديث يكى از مصاديق روشن اين دعوت عمومى را بيان مى فرمايد، كه در آن وقت اين دعوت به صورت كامل جامه عمل مى پوشد و تحقّق عينى مى يابد.
موضوع ديگر اينكه: ياران امام زمان(عليه السلام) پس از ظهور در مكّه (چنانكه قبلاً گفتيم) به آن حضرت مى پيوندند كه از جمله آنها سيصد و سيزده نفر ياران خاص هستند و سرانجام ده هزار نفر شده و به سوى مدينه رهسپار مى شوند...( [50] )
موضوع ديگر اينكه امام زمان(عليه السلام) مسجدالحرام را خراب كرده به اصل خود برمى گرداند و همچنين، مقام حضرت ابراهيم(عليه السلام) را به جاى اصلى خود برمى گرداند.
در اين مورد امام صادق(عليه السلام) فرمود:
«وقتى كه قائم(عج) قيام كند، مسجدالحرام را ويران نمايد تا به جاى اصلى خود برگردد، مقام ابراهيم(عليه السلام) را به محل اصلى خود مى گذارد، دستهاى كليدداران (خائن..) را قطع كرده و در كعبه آويزان مى نمايد و بر آنها مى نويسد اينها دزدان كعبه هستند.»( [51] )
و سه هزار نفر از خائنان و چپاولگران مكّه را در شش نوبت به قتل مى رساند.( [52] )
از اين مطالب نتيجه مى گيريم كه نخستين جرقّه هاى انقلاب جهانى آن حضرت در مكّه بروز مى كند. و به اين ترتيب مى بينيم آن حضرت مسائل تشريفاتى و تزئينى و فرعى را از بين برده، و مردم را به ابعاد اصلى حج كه مهمترين آن، بُعد سياسى و عبادى آن است متوجه مى سازد.
با توجه به اينكه در اسلام، بُعد سياسى نيز عبادت است.
و اين يك درس بزرگى است براى طرفداران مهدى(عج) كه مكّه اين مركز استراتژيكى و مهم دنياى اسلام را به صورت كانون آتشفشان عدالت و معنويّت و اتّحاد بر ضد استكبار جهانى درآورند. و آنرا آماده ظهور امام عصر(عج) كنند و از زير يوغ استكبار، خارج نمايند.
در اينجا سخن را رها كرده و به گفتار پرمغز امام خمينى(قدس سره) كه در پيام مهم خود به مسلمانان در آستانه برگزارى كنگره عظيم جهانى حج سال 1363 (چهارم شهريور مطابق 28 ذى القعده 1404) ابلاغ فرموده اشاره مى كنيم.
«... ابعاد مختلف اين فريضه الهى عظيم سرنوشت ساز «حج» به واسطه انحرافهاى حكومتهاى جور در كشورهاى اسلامى و آخوندهاى فرومايه كشورهاى اسلامى و كج فهمى هاى بعضى از معمّمين و مقدّس نماها در تمام كشورهاى اسلامى در پرده ابهام باقى مانده است، كج فهمانى كه حتى با تشكيل حكومت اسلامى مخالف و آن را از حكومت طاغوت بدتر مى دانند...
...از همه ابعاد حج، مهجورتر و مورد غفلت تر، بُعد سياسى اين مناسك عظيم است كه دست خيانتكاران براى مهجوريّت آن بيشتر در كار بوده و هست و خواهد بود و مسلمانان امروز و در اين عصر كه عصر جنگل است، بيشتر از هر زمان، موظّف به اظهار آن و رفع ابهام از آن هستند...
روزى كه ولىّ اللّه اعظم امام عصر
(عج)
ظاهر شوند و در كعبه نداى عدالت سردهند و بر خلاف ظالمان و كافران فرياد كشند، همين آخوندها هستند كه او را تكفير و از ستمگران پشتيبانى مى نمايند.
»( [53] )
... مراتب معنوى حج كه سرمايه حيات جاودانه است و انسان را به افق توحيد و تنزيه، نزديك مى نمايد، حاصل نخواهد شد مگر آنكه دستورات عبادى حج به طور صحيح و شايسته و مو به مو عمل شود...
... اگر در اين كنگره جهانى كه همه اقشار ملّتهاى مظلوم اسلامى از هر قشر و ملّت و داراى هر زبان و مسلك و هر رنگ و قشر ولى با روش واحد و لباس مشابه، دور از هر آلايش و آرايش اجتماع نموده اند، مسائل اسلامى اسلام و مسلمين و مظلومان جهان، از هر فرقه حل نشود حكومتهاى مستكبر و زورگو نيز جايشان ننشينند، از اجتماعات كوچك منطقه اى و محلى كارى برنخواهد آمد و راه حل فراگيرى به دست نخواهيم آورد...
بيتى كه براى قيام، تأسيس آن هم قيام ناس و للنّاس، پس بايد براى همين مقصد بزرگ در آن اجتماع نمود و منافع ناس را در همين مواقف شريف تأمين نمود ورمى شياطين بزرگ و كوچك را در همين مواقف بزرگ انجام داد، مجرّد كليد داراى بيت و سقايت حجّاج و عمارت مسجدالحرام كافى نيست و مربوط به مقصد نيست، ساده بودن بيت و مسجد همچون زمان ابراهيم(عليه السلام) و صدر اسلام و به هم پيوستن مسلمين در آن مكان بى آلايش و وافدين بى پيرايشش هزاران مرتبه بالاتر از تزئين كعبه و بناهاى مرتفع عظيم و غافل شدن از مقصد اصلى كه قيام ناس و شهود منافع ناس است مى باشد.»
(
اَجَعَلْتُمْ سِقايَةَ الْحاجِّ وَ عِمارَةَ الْمَسْجِدِالْحَرامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الاْخِرِ وَ جاهَدَ فِى سَبِيلِ اللّهِ لا يَسْتَوُونَ عِنْدَاللّهِ وَاللّهُ لايَهْدِى الْقَوْمَ الظّالِمِينَ.)
( [54] )
گويى اين آيه در عصر ما نازل شده و گوياى حال ما است، در عصر حاضر سرگرمى به سقايت و معيشت حجّاج و به عمارت و تزئين مسجدالحرام و غفلت از ايمان به خدا و روز قيامت و كناره گيرى از جهاد فى سبيل اللّه را شعار خود قرار داده اند و كسانى كه به اين آيه عمل كنند آنها را ظالم مى خوانند.
و آيه 3، سوره توبه (
وَ اَذانٌ مِّنَ اللّهِ وَ رَسُولِهِ ...)
درست بر خلاف رفتار آخوندهاى دربارى و تأمين كننده منافع شيطان بزرگ آمريكا است... كه فتوا مى دهند حج بايد از اين مسائل به دور باشد...
مسأله، مسأله حضور در محضر است و شاهد جمال محبوب، گويى گوينده از خود در اين محضر بى خود شده و جواب دعوت را تكرار مى كند، و دنباله آن سلب شريك به معنى مطلق آن مى نمايد.
بايد متوجّه باشند كه حج آنها حج ابراهيمى(عليه السلام)
«ابوالانبياء صلوات الله عليه»
باشد و حج محمّدى صلّى اللّه عليه و آله و سلّم
«وَ اِلاّ ما اَكْثَرَ الضَّجِيجَ وَ اَقَلَّ الْحَجِيجَ
( [55] ) چقدر ناله كن زياد است ولى حاجى حقيقى كم است ... .»
از خداوند تعالى پيروزى اسلام و خذلان كفر و بيدارى مسلمانان و تعهّدشان را در پيشبرد مقاصد اسلامى خواستارم.( [56] )
«روح الله الموسوى الخمينى(رحمه الله) »
نتيجه اينكه مسلمانان دوستدار حضرت قائم(عج) بايد به مكّه و كعبه و حج، اهميّت فراوان بدهند و فلسفه حج را درك كنند و اجرا نمايند و بدانند كه عرفات مركز شناخت و مشعر مركز شعور و منى مركز عشق و قربانى و ترور شياطين تجسّم يافته است در اين صورت كمك بزرگى به فراهم شدن اسباب كار در مورد ظهور آن حضرت كرده اند.
در اينجا اين مطلب را با سخنى از وصيّت امام على(عليه السلام) به دو فرزندش امام حسن(عليه السلام) و امام حسين(عليه السلام) پايان مى بريم.
«اَللّهَ اَللّهَ فِى بَيْتِ رَبِّكُمْ لا تَخْلُوهُ ما بَقيتُمْ فَاِنَّهُ اِنْ تُرِكَ لَمْ تُناظَرُوا
خدا را، خدا را، در مورد خانه پروردگارتان (كعبه) آنرا تا زنده هستيد خلوت نكيند، زيرا اگر اين خانه ترك شود، كرامت و عزّت خود را (از طرف خدا و مردم) از دست خواهيد داد.»( [57] )
آرى بايد مسلمانان با طرح جامع ايجاد شوراى اسلامى اداره امور حج، با موج عظيم ميليونى، همه ساله مسلمانان را خط بدهند و نتائج سودمندى از اين مركز عبادى سياسى بگيرند، و بدانند كه مراسم حج تنها بُعد عبادى آن نيست و گرنه امام حسين(عليه السلام) روز هشتم ذى الحجه حج را رها نمى كرد و به سوى جهاد نمى رفت.
ناگفته نماند كه مدينه نيز از مراكز مهم در رابطه با حكومت حضرت مهدى(عج) است كه آنحضرت با ياران خود از مكّه به مدينه آمده و در آنجا جمعيتهاى زيادى به آن حضرت مى پيوندند و عدّه اى از مخالفان سركوب مى شدند. (از اينكه مدينه را مستقلاًّ ذكر نكرديم چون آن را جزء حجاز و در قلمرو مكه به حساب آورديم.)
اينك به اين روايت توجه كنيد:
امام صادق(عليه السلام) فرمود:
«مكّه، حرم خدا و حرم رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) و حرم امام على(عليه السلام)است و يك نماز در مكّه معادل با صدهزار نماز است، انفاق يك درهم در مكّه معادل با انفاق با صدهزار است، مدينه حرم خدا و رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) و امام على(عليه السلام) است و يك نماز در آن معادل با هزار نماز، و انفاق يك درهم در آن معادل انفاق هزار درهم است.»( [58] )
روايات ديگرى نيز در شأن و مقام مدينه آمده كه براى رعايت اختصار از ذكر آنها خوددارى شد.
پاورقي
[46] ـ كشف الغمّه، ج 3، ص 129.
[47] ـ بحار، ج 53، ص 9.
[48] ـ سوره توبه، آيه 3.
[49] ـ اثباة الهداة، ج 7، ص 99.
[50] ـ اعلام الورى، ص 431.
[51] ـ اعلام الورى، صفحه 431 ـ اثباة الهداة، جلد 7، صفحه 35 ـ 118.
[52] ـ اعلام الورى، صفحه 431.
[53] ـ جالب اينكه در روايات آمده اوّلين دسته اى كه با قيام امام زمان(عليه السلام) مخالفت مى كنند، علما هستند. (ظاهراً مراد همين دسته از علماى دربارى مى باشند.)
[54] ـ آيا سيراب كردن حجّاج و آباد كردن مسجدالحرام را همانند عمل كسى قرار داديد كه ايمان به خدا و روز قيامت آورده و در راه او جهاد كرده است؟ (اين هردو) هرگز نزد خدا مساوى نيستند و خداوند گروه ظالمان را هدايت نمى كند. (توبه، آيه 19)
[55] ـ اشاره به سخن امام باقر(عليه السلام) ـ مناقب آل ابيطالب، ج 4، ص 184.
[56] ـ نقل فرازهايى از پيام حضرت امام(رحمه الله) از روزنامه اطلاعات، شماره 7387، پنجشنبه هشتم شهريور ماه صفحه سوم كه به مناسبت ايام حج بيان فرمودند.
[57] ـ نهج البلاغه، نامه 47.
[58] ـ تهذيب، شيخ طوسى.