بازگشت

انسان هاي غير منتظر


انسان هايى كه منتظر نيستند، و آينده زمين را از آن وارثان انبياء نمى دانند، دو گروه هستند:



گروه اول: دسته اى كه به حق پشت كرده، انتظار را باور ندارند، زيرا مطلوب آن ها همين دنيا است. آن ها حكومت دمكراتيك و ليبرال را برترين حاكميت قلمداد مى كنند و مى پندارند كه ماوراى آن براى بشر طرح نُوى نيست، كه در افكند( [17] ). آن ها بيش تر از آن براى خود نمى خواهند و گرايش به غيب ندارند، و چشم به راه مصلح غيبى نيستند.



به چنين انسانى نبايد اميد داشت و منتظر پذيرش و آمادگى او نبايد بود. سپس آنان كه براى حاكميت مهدى(عليه السلام) تبليغ مى كنند( [18] ) و نيرو و نفرات تدارك مى بينند، از اين شخص اجابتى را نخواهند، وسرمايه اى را صرف نكنند كه به هدر خواهد رفت:



«فلا تطمعوا فى غير مقبل».



گروه دوم: كسانى هستند كه با علم به اين آينده روشن و تحول عظيم و مطلوب نبودن آن چه امروزه به عنوان آخرين آرمان ها عرضه مى شود، عقب گرد كرده اند. زيرا آينده را دور مى بينند و با اينكه به آينده علم دارند امّا به سبب تعلقات و وابستگى ها حالت يأس دارند و در نتيجه پاى رفتن در خود نمى بينند، و حضرت على(عليه السلام) درباره اينان مى فرمايد: شما از آن ها مأيوس نباشيد.



«فلا تيأسوا من مدبر».



«واز آنكه از شما روى در پوشيده، نوميد مشويد»

پاورقي





[17] ـ انسان و پايان تاريخ، فوكوياما. مجله اطلاعات سياسى، اقتصادى: شماره 44 و 63.



[18] ـ بحارالانوار، ج 58، ص 78. (يوطّئون للمهدي سلطانه).