دعوت سروش آسماني به مهدي(ع)
«ألا وفي غد» (اِنَّ مَوْعِدَهُمُ الصُّبْحُ)( [26] ) (وَلاَتَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللّهِ)( [27] )
«به خود آييد و در فردا، در صبح وعده گاه، به رحمت خدا اميدوار باشيد».
فردا روزنه اى از آسمان باز مى شود و در پهنه آسمان نورى مى درخشد.
صبح مى آيد و ندايى از آسمان، در پاسخ ناله هاى انسانِ به بن بست نشسته در حلقوم جنگ درنده خو، بر مى خيزد و جهان را متوجه خود مى كند( [28] ).
اين صدا اعلام مى دارد كه كليد رهايى انسانِ در بند، مهدى(عليه السلام) است.
راستى آن روز چه روزى است؟ در آن روز چه پيش آمد و حادثه اى رخ مى دهد؟ انسان ها با شنيدن پيام آسمانى چه واكنشى از خود بروز مى دهند؟ و ستمگرانى كه راه آدمى را تا آن روز سد كرده و شعله جنگ را در مركز زمين ـ خاورميانه ـ( [29] ) بر افروخته بودند، آينده خود را چگونه مى بينند؟
فردا چنان آبستن حوادث مهيب است كه زمين و آسمان به هم دوخته مى شود. فرداى موعود،روزى است كه تصورش براى ما ناممكن است و قابل شناخت نيست.
«و سيأتي غد بما لا تعرفون»
«فردا مى آيد به همراه چيزى كه براى شما مجهول است».
چنان كه قيامت معروف و آشنا نيست.
(وَ ما أدْراكَ مَا الْحاقَّةُ)( [30] )
«وچه دانى كه آن رخ دهنده چيست؟»
منجى بشر كه منادى آسمان او را به زمينيان معرفى مى كند، كسى است كه از تبار اين جنگِ فراگير نيست. اين جنگ ها در غيبت او شكل گرفته و از گم شدن انسان و جدايى او از هادى خويش برخاسته است.
او از نسل ابراهيمِ خليل(عليه السلام) و از ديار طائف، مدينه، نجف و نينوا است. وى از نسل محمّد(صلى الله عليه وآله وسلم) و على(عليه السلام) و نُهمين فرزند حسين(عليه السلام) است.
او با انسان هاى جنگ افروز، سنخيت و نسبتى ندارد و اهل تسامح و تساهل نيست، تا به سازش و زد و بند با آنها روى بياورد. او از ددمنشان و جنگ افروزان، از آنان كه اسلام را به انحراف كشاندند و بين قرآن و اهل قرآن، فاصله انداختند و اسلام را غريب و قرآن را مهجور كردند، بر اساس عدل ـ نه بر اساس تعصّب و هوى ـ انتقام خواهد كشيد، و كارگزاران را به سبب اعمال ناپسندشان بازخواست خواهد كرد.
«يأخذ الوالى من غيرها عمّالها على مساوىء اعمالها»
«حاكمى است كه از غير خاندان حكومتها است، او عمّال و رؤساى حكومتها را بر اعمال زشت آنها مؤاخذه مى كند».
پاورقي
[26] ـ هود: 81.
[27] ـ يوسف: 87.
[28] ـ (واستمع يوم ينادي المناد من مكان قريب)، سوره ق، آيه 41. در روايتى امام صادق (عليه السلام)مى فرمايد: اين صيحه از آسمان است و در آن منادى به اسم قائم و پدرش ندا مى دهد و نجات انسان ها را بشارت دارد. روايات ديگرى در منتخب الاثر، باب الرابع، ص553 يافت مى شود.
[29] ـ در اين خطبه حضرت اشاره به شروع جنگ در شام و فلسطين و درگيرى در كوفه دارد، و روايات ديگر ادامه آن را در مدينه گزارش مى دهد.
[30] ـ حاقه: 3.