برخورد مردم هنگام ظهور
مردمى كه همه گونه نظامها را تجربه كرده اند، و پادشاهان و رهبران گوناگون را مشاهده كرده و شاهد دوشيدن خود توسط آنها بوده اند، و ديده اند كه آن ها در اوج آزادى خواهى و امانيسم و انسان مدارى، چگونه خون آدم ها را مكيده اند و با جسد آن ها قصرهاى افسانه اى را بالا برده اند. آن ها ناظر بن بست مكتب ها و ايسم ها و ايدئولوژى هايى بوده اند كه انسان را در حصار دنيا حبس كرده بود( [23] ).
انسان هايى كه با رنگ باختن همه ايسم ها به خود آمده و به اين باور رسيده اند كه دنيا با همه گستردگى اش براى وجود گسترده تر آن ها كم است، و عالم حس و شهود، وجود سرشار آدمى را پر نمى كند، و نسخه هاى مدّعيان رهايى و نجات، ديگر شفا و درمان را به ارمغان نمى آورد. آن ها شاهد پايان تاريخى هستند كه بشر آن را ترسيم كرده كه يا به كمونيسم ختم مى شود و يا به دمكراسى ايده آل غرب كه آرزوى بشر امروزى است، و اين چيزى ماوراى كمون ثانويه و ليبراليزم غربى نيست.
و اين پايان، آغاز بن بست و تحيّر آدمى است. زيرا آن ها مى خواهند منزل دنيا را به مقصد انسان بدل كنند، و از مقصد واقعى آدمى چشم بپوشند، اين است كه جواب گوى نيازهاى آدمى نخواهند بود، و تنها با تنوع يا سركوب او را از حركت باز مى دارند و اين فشارها بر انسان، انفجارى را به دنبال دارد، و آدم ها در آينده، چون ابرهاى پراكنده پاييزى كه به سرعت در يك نقطه جمع مى شوند، در اطراف امام و هادى و منجى واقعى خود جمع مى شوند( [24] ).
پاورقي
[23] ـ تكرار (فاقم وجهك للدين) در سوره روم بازگو كننده اين حقيقت است كه انسان در دو مرحله بازگشت به دين دارد، در يك مرحله با تفكر و تعقل در آيات انفسى و آفاقى به دين روى مى آورد، و در يك مرحله با تجربه عملى به بن بست نشستن همه حكومت ها و شيوه هاى غير دينى، كه روى آوردن به حكومت مهدى(عليه السلام) از نوع دوم است.
[24] ـ (أين ما تكونوا يأت بكم الله جميعاً) «هركجا كه باشيد، خداوند همگى شمارا ]به سوى حجّت خود باز[ مى آورد»، بقره، 148.