بازگشت

معناي لغوي حجّت




معناى لغوى حجّت







قبل از ورود به بحث، لازم است معناى حجّت و انواع آن بررسى شود و حجّت خاصّى كه مورد نظر است، بيان گردد. حجّت در لغت، از «حجّ» به معناى «قَصد» اخذ شده، و بر وزن فُعله، چون لُمعه و لُقمه مى باشد و به معناى چيز مشخص و داراى حد و مرز است كه براى اثبات مطلوب و بيان مقصود و دفع عُذر استفاده مى شود. بنابر اين «حجّت» هم حدود و ثغورى دارد و هم براى ارائه طريق روشن از آن استفاده مى شود.



حجّت هميشه دو طرف دارد «له» و «عليه». دارنده حجّت براى اثبات مطلوب خود به چيزى چنگ مى زند كه براى مخاطب، از بين برنده عذر و عليه او خواهد بود. حجّت هم سو با كلماتى چون: دليل و برهان است.



«مَحجَّة» به راه روشن و مستقيمى مى گويند كه براى آن حجّت آورده شده، مطلوب و مقصودى است كه براى رسيدن به آن از حجّت استمداد شده، تا آن ها كه طالب راه هستند، از پرتو حجت، رسيدن را، و آن ها كه پذيراى حجّت نيستند، تيه و سرگردانى را پاداش گيرند.