بازگشت

پيش كش


پيش كش



جزاى اين اثر، بدرقه راه كسى باد كه باحلم گران سنگش، بارهاى سنگين جهالت و غفلت و عجولى ما را به دوش كشيد، و ما را همراه با بيّنات و بصيرت تا دروازه هاى مدينة الرسول(صلى الله عليه وآله وسلم)راه برد، و با على(عليه السلام)، دروازه بان آن شهر، آشنا نمود، و عشق او را در قلب مان شعلهور ساخت.



در اين سير، به قدر خويش واقف شديم، و ضرورت وجود حجّت خدا را، احساس كرديم، و همراه على(عليه السلام)تاريخ را درنورديم تا به آدم، اول حجّت خدا، و خاتم، آخرين رسول او، و بقية الله الاعظم، آخرين حجّت خدا، شناخت پيدا كنيم و با آنها همراه شويم.



حجّتش از او خشنود باد! كه ما را از «عرفات» حق گذراند، آنگاه به حريم ها و ناموس هاى او در مشعر الحرام شعور يافتيم، و ما را در «منى» به درگيرى با آرزوهايمان فراخواند، تا دشمن اصلى خود را در دو حوزه درونى و برونى «رمى» نمائيم، و آن طور كه شيطان بزرگ را رانديم، شياطين ديگر را از صحنه دلمان بزدائيم.



با او به صفا رسيديم و از او مروّت و مردانگى آموختيم.



خداوند بر درجاتش بيفزايد و باران رضا و رضوانش را بر او جارى سازد و او را در زمره رجعت كنندگان در دولت كريمه قرار دهد.



ع ـ فلسفيان







طليعه







«يا صاحب الزمان أدركنا»







«حضرت مهدى(عليه السلام)» از نگاه «اميرالمؤمنين(عليه السلام)»،



«نويد عدالت» از نگاه «شهيد عدالت»،



«عدل فراگير» از نگاه «عدل در زنجير»،



«عدالت موعود» از نگاه «عدالت مظلوم» است.



بررسى ابعاد مختلف شخصيّت «آخرين امام» از ديدگاه «اولين امام» بيانگر نوعى «يگانگى» و «پيوستگى» در «سلسله امامت» است كه در سايه آن «بقاى ولايت» به عنوان «استمرار رسالت» تضمين مى شود، سمت و سوى توحيدى «جامعه» محفوظ مى ماند وتلاش ها، مجاهدت ها و پايمردى ها وشهادت طلبى هاى «پيروان ولايت» به ثمر مى نشيند.



تأكيد بر «حجة اللّه» بودن امام زمان(عليه السلام) ـ با تكيه بر سنّت تغيير ناپذير الهى در اقامه حجّت ـ نوعى «مسئوليت آفرينى» براى مردم در قبال اوست. مسئوليّتى كه آنان را در پيروى از او تجهيز مى كند و نسبت به «اطاعت پذيرى» و «فرمانبرى» از او برمى انگيزاند.



«ثمره حجّت بودن امام زمان(عليه السلام)» تنها در قيامت و در پيشگاه ميزان عدل الهى ظهور و بروز نمى يابد، بلكه «عرصه زندگى» و حيات فردى واجتماعى نيز جلوه گاه آثار و ثمرات اين حجيّت است.



با «نگاه به حجّت» است كه «حقّ» تشخيص داده مى شود و انسان در «موضعگيرى» خود از اشتباه مصون مى ماند. با «تأسّى به حجّت» است كه «رفتار» مؤمن تصحيح مى شود و لغزش وانحراف برايش پيش نمى آيد. با «فرمانپذيرى از حجّت» است كه شيعه از فتنه ها به سلامت مى رهد، ونيك فرجامى دنيا و سعادت آخرتش ضمانت مى شود.



مولا على(عليه السلام) با تأكيد بر «ضرورت وجود حجّت» در بين همه انسان ها، در همه جاى زمين، هميشگى بودن و استمرار وجود او را خاطر نشان مى سازد و با چنين تصويرى، نقش حضرت مهدى(عليه السلام) را به عنوان «آخرين حجّت الهى» حياتى تر و برجسته تر مى نماياند.



تقسيم بندى «حجّت قيام كننده به امر الهى» به دو گونه «حجّت ظاهر و آشكار» و «حجّت نهان شده مستور» كه تأكيدى بر عدم تفاوت آن دو نيز به شمار مى آيد، علاوه بر ابعاد كلامى، نوعى پاسخگويى به پرسش هايى است كه در زمانه غيبت نسبت به چگونگى بهره ورى از امام زمان(عليه السلام) پديد مى آيد.



«تأثيرات تكوينى» وجود حجّت به ظهور و غيبت او بستگى ندارد، چنانكه تأثير «هدايت تشريعى» و «راهبرى هاى عملى» او با نهانزيستى ظاهرى او تقليل نمى پذيرد. امام غايب نيز همچون امام ظاهرى كه در گوشه اى از دنيا اقامت گزيده و عملاً دور از دسترس اكثر ارادتمندان و پيروان خويش است، مى تواند با فرمايشات و توجيهات، و با نظارت پيدا و نهان، وبا بهره گيرى از نمايندگان و عاملان خود، در «اداره جامعه» مؤثر باشد.



اميرالمؤمنين(عليه السلام) در نهج البلاغه و ساير فرمايشات گهربار و معجزه آميز خويش تنها به ذكر «ابعاد وجودى امام زمان(عليه السلام)» و حتّى صفات و خصوصيّات شخصى آن بزرگوار اكتفا نكرده، بلكه به «ويژگى هاى دوران غيبت» نيز اشاره فرموده است. بر شمردن اين ويژگى ها ـ تحت عنوان ملاحم ـ نوعى «آماده سازى مردم» براى پذيرش شرايط سختى است كه در اثر دورى از امام معصوم(عليه السلام) پيش مى آيد. چنانكه نوعى آگاهى بخشى نسبت به چگونگى مقابله با «عوامل استمرار غيبت» نيز به شمار مى آيد.



بررسى «صفات منتظران»، از سويى آموزش «كيفيّت انتظار حقيقى» است، و از ديگر سو «معيارى» براى تشخيص «منتظران حقيقى» از «مدعيّان فرصت طلب» است.



اميرالمؤمنين(عليه السلام) با بر شمردن اين صفات، در حقيقت «انتظار» را معنى مى كند، وراه وصول به «درجات پر ارج منتظران» را تبيين مى فرمايد.



«نگاهى به پيامدهاى ظهور» در كلام اميرالمؤمنين(عليه السلام) در حقيقت نوعى ترجمان آيات شريفه قرآن درباره «غلبه نهايى حق» و «امامت مستضعفان» و «وراثت صالحان» در زمين است. زمانى كه همه آراء و نظرات، رنگ وبوى «قرآن» مى گيرد و شميم عطرآگين «توحيد» سراسر گيتى را آكنده مى سازد.



* * *



كتابى كه پيش رو داريد ثمره تلاشى مختصر براى نماياندن چهره پرنور امام زمان(عليه السلام) از لابلاى سخنان نورانى مولاى متقيّان(عليه السلام) است.



تحقيقى در واژگان حجيّت و حجّت، مقدمه اى براى بررسى مقام و موقعيّت ويژه حجّت باقيه الهى، حضرت بقية اللّه «عجل اللّه تعالى فرجه الشريف» وبرشمارى ويژگى هاى اخلاقى ورفتارى او از نگاه اميرالمؤمنين(عليه السلام)است، چنانكه ذكر ويژگى هاى غيبت، ابعاد انتظار، صفات منتظران، نشانه هاى ظهور و پيامدهاى ظهور با بهره گيرى از كلام آن بزرگوار، مقدّمه اى براى شناخت آثار و بركات وجودى امام زمان(عليه السلام) در تحقق وعده هاى الهى نسبت به حفظ وحمايت از دين و حاكميت بخشيدن به قرآن و ولايت، وجهان گير وجاودانه شدن حكومت توحيد است.



واحد تحقيقات مسجد مقدس جمكران با تقديم اين اثر به ساحت مقدّس ولىّ عصر«عجّل اللّه تعالى فرجه الشريف» توفيقات روز افزون همه ارادتمندان و منتظران حضرتش را در پيروى از آن بزرگوار آرزو دارد.







شيعته و انصاره و اعوانه.







واحد تحقيقات



مسجد مقدّس جمكران ـ قم



زمستان 1378