بازگشت

حديث بيست و سوم






محدّث عالي مقام، محبّ الدّين، احمد بن عبداللَّه بن محمّد طبري، متولّد 615 ه' . و متوفّاي 694 ه' . در كتاب پر ارج: « ذَخائرُ العُقبي » بخشي را به احاديث حضرت مهدي عليه السّلام اختصاص داده و احاديث ارزشمندي در اين رابطه نقل كرده است، از جمله حديثي است كه رسول اكرم - صلّي اللَّه عليه و آله - در بستر مرگ به عنوان تسلّي براي حضرت زهرا - سلام اللَّه عليها - بيان فرموده است:

در لحظاتي كه رسول خدا جان مي سپرد، صداي حضرت فاطمه - سلام اللَّه عليها - به گريه بلند شد، پيامبر اكرم ديدگان خود را گشود و به سوي حضرت فاطمه نگريست و فرمود: « حبيبه ام فاطمه، چرا گريه مي كني؟ » عرض كرد: « مي ترسم بعد از شما تباهي رخ دهد » فرمود:

« يا حَبيبَتي أَما عَلِمْتِ اَنَّ اللَّهَ اِطَّلَعَ عَلي أَهْلِ الْأَرْضِ اطِّلاعَةً، فَاخْتارَ مِنْها اَباكِ ، فَبَعَثَهُ بِرِسالَتِهِ، ثُمَّ اطَّلَعَ اطِّلاعَةً، فَاخْتارَ مِنْها بَعْلَكِ، وَ أَوْحي اِلَيَّ اَنْ اُنْكِحَكِ اِيّاهُ.

يا فاطِمَةُ وَ نَحْنُ اَهْلُ بَيْتٍ، قَدْ اَعْطاناَ اللَّهُ سَبْعَ خِصالٍ لَمْ يُعْطَ اَحَدٌ قَبْلَنا، وَ لا يُعْطي اَحَدٌ بَعْدَنا، اَنَا خاتَمُ النَّبِيّينَ وَ اَكْرَمُهُمْ عَلَي اللَّهِ وَ اَحَبُّ الْمَخْلُوقينَ اِلَي اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ اَنَا اَبُوكِ، وَ وَصِيّي خَيْرُ الأَوصِياءِ وَ اَحَبُّهُمْ اِلَي اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ هُوَ بَعْلُكِ، وَ شَهيدُنا خَيْرُ الشُّهَداءِ وَ اَحَبُّهُمْ اِلَي اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ ، وَ هُوَ حَمْزَةُ بْنُ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ، عَمُّ اَبيكِ وَ عَمُّ بَعْلِكِ، وَ مِنّا مَنْ لَهُ جَناحانِ اَخْضَرانِ يَطيرُ بِهما فيِ الْجَنَّةِ حَيْثُ يَشاءُ مَعَ الْمَلائِكَةِ، وَ هُوَ ابُنُ عَمِّ اَبيكِ وَ اَخُو بَعْلِكِ، وَ مِنّا سِبطا هذِهِ الْاُمَّةِ وَ هُما اِبْناكِ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ ، وَ هُما سَيِّدا شَبابِ اَهْلِ الْجَنَّةِ ، وَ اَبُوهُما - وَ الَّذي بَعَثَني بِالْحَقِّ - خَيْرٌ مِنْهُما.

يا فاطِمَةُ وَ الَّذي بَعَثَني بِالْحَقِّ اِنَّ مِنْهُما مَهْدِيُّ هذِهِ الْاُمَّةِ، اِذا صارَتِ الدُّنْيا هَرْجاً وَ مَرْجاً، وَ تَظاهَرَتِ الْفِتَنُ ، وَ تَقَطَّعَتِ السُّبُلُ ، وَ اَغارَ بَعْضُهُمْ عَلي بَعْضٍ ، فَلا كَبيرَ يَرْحَمُ صَغيراً وَلا صَغيرَ يُوَقِّرُ كَبيراً ، فَيَبْعَثُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ عِنْدَ ذلِكَ مَنْ يَفْتَحُ حُصُونَ الضَّلالَةِ وَ قُلُوباً غُلْفاً ، يَقُومُ بِالدّينِ في آخِرِ الزَّمانِ ، كَما قُمْتُ بِهِ في اَوَّلِ الزَّمانِ ، وَ يَمْلَاءُ الْأَرْضَ عَدْلاً كَما مَلِئَتْ جَوْراً»:

« اي ناز دانه من، مگر نمي داني كه خداوند متعال توجّهي به روي زمين فرمود و پدرت را از ميان اهل زمين برگزيد و او را به رسالت برانگيخت. يكبار ديگر توجّهي نمود و همسرت را برگزيد، و به من وحي فرمود كه ترا به ازدواج او در آورم.

اي فاطمه، ما خانداني هستيم كه خداوند به ما هفت امتياز داده، كه پيش از ما به كسي داده نشده، و بعد از ما به كسي داده نخواهد شد:

1 - من خاتم پيامبران و گرامي ترين آنان در نزد خداوند و محبوبترين مخلوقات در پيشگاه خداوند هستم، و من پدر تو مي باشم.

2 - جانشين من برترين اوصيا و گرامي ترين آنان در پيشگاه خداوند است، و او همسر تست.

3 - شهيد ما بهترين شهيدان و گرامي ترين آنان در نزد پروردگار است، و او حمزة بن عبدالمطلب است، كه عموي پدرت و عموي همسرت مي باشد.

4 - كسي كه دو بال سبز دارد و با آن بالها در بهشت به هر كجا كه بخواهد با فرشتگان پرواز مي كند، از ماست، و او پسر عموي پدرت و برادر همسرت مي باشد.

5 و 6 - دو سبط امّت از ماست، و آنها دو فرزند تو: حسن و حسين مي باشند كه سرور جوانان بهشتي هستند، سوگند به خدائي كه مرا به حق برانگيخت، پدرشان از آنها برتر است.

7 - اي فاطمه - سوگند به خداوندي كه مرا به حق برانگيخت - مهدي اين امّت نيز از تبار آن دو فرزندتست.

هنگامي كه دنيا هرج و مرج شود، فتنه ها روي آورد، راهها ناامن شود، گروهي بر گروه ديگر شبيخون زنند، ديگر بزرگترها بر كوچكترها ترحّم نكنند و كوچكترها بر بزرگترها وقعي ننهند، خداوند در چنين زماني از تبار آنها كسي را برمي انگيزد كه قلعه هاي ظلالت را بگشايد و دلهاي مهر شده را باز گشائي نمايد. او در آخر الزّمان پرچم دين را برافرازد، آن چنانكه من در اين زمان برافراشتم. و زمين را پر از عدالت نمايد، آن چنانكه پر از ستم شده باشد ».

- ذخائر العقبي، ص 136.