بازگشت

وضع معابد


(257) در دوران ظهور، مذهب به سوى هدف اصلى هدايت مى شود، و جهتگيرى و حركت مذهبى ، در راه سعادت و رفاه و تعالى انسان قرار مى گيرد، و از قشريگرى و سطحى نگرى و تجمل گرايى زايد - كه كار مذاهب باطل يا منحرف است - دور مى گردد. از اين رو، امام مهدى عليه السلام ، در آغاز رستاخيز خويش به پيرايش شهرها و آباديها از مظاهر تجمل گراييها و مصرف زدگيها، بويژه در سازمانها و مؤ سسات مذهبى مى پردازد. امام همه امكانات و نيروها را صرف هدفهاى اصلى مذهب مى كند يعنى برپايى عدالت و رفاه عمومى و نجات انسانها از چنگال اهريمنى ظلم و محروميت . براى تحقق اين آرمانها، بضرورت تزيين معابد و مساجد، و ظاهرسازيهاى بى محتوا و تشكيلات عريض و طويل به نام مذهب و دين ممنوع مى گردد، و همه مظاهر اينگونه معابد ويران مى شود، و كسانى كه بخش عمده اى از ثروت جامعه را صرف اينگونه تجملات و تشريفات كرده و از فقر و تهيدستى انسانها نگران نشده اند كنار زده مى شوند، و معابد به صورت ساده و بى آرايش و دور از هرگونه تزيين و تجمل در مى آيد، و مظاهر زندگى دنيا و دنياداران از راه خدا و خانه خدا و معابد دينى زدوده مى گردد.

مبارزه با بدعتها و روشهاى ناانسانى و غير اسلامى در همه زمينه ها، - بويژه تصفيه مذهب و سازمانهاى وابسته به آن - از كارهاى اصلى امام موعود عليه السلام است . از اين رو، ريشه سوزى بدعتها در مساجد و معابد كاملا مورد توجه است .

از ويژگيهاى دوران پيش از ظهور و كژيها و نادرستيها و انحرافهايى كه سراسر عالم را فرا گرفته است ، نفوذ تزيين و تشكيلات و مظاهر دنياپرستى در درون معابد است . هر چه معابد و مساجد از حقيقت خالى شود، از ظواهر نفيس ‍ و آرايشى پر مى گردد. بر اين موضوع در احاديث معصومان عليه السلام تاءكيدهاى فراوانى شده است :

پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله :

((... و حليت المصاحف و زخرفت المساجد... (258) ))

-... (در آخر الزمان ) قرآنها را زينت مى كنند، و مساجد را آذين مى بندند...

پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله :

((يا سلمان !... ان عندها تزخرف المساجد كما تزخرف البيع و الكنائس ، و تحلى المصاحف ، و تطول المنارات و تكثر الصفوف بقلوب متباغضة و اءلسن مختلفة ... (259) ))

- اى سلمان !... در ((آخر الزمان )) مساجد آذين بندى شود، مانند كليساها و كنيسه ها، و قرآنها را زينت كنند، و مناره ها بلند گردد، و صف نمازگزاران زياد شود، كه با دلهاى پر از كنيه و زبانهاى چند گونه گرد آيند...

جاى شگفتى است ،آيا آيين الهى اسلام ، كه در سراسر تعاليم خود با مظاهر دنيايى و دنيا پرستى و تجمل گرايى و اشرافيگرى كه شيوه زندگى مترفان و مسرفان و متكاثران و از خدا بيخبران و طاغوتان و طاغوتچگان است مبارزه مى كند، و با تعبيرهايى كوبنده و قاطع بر اين امور خط سرخ مى كشد، اين امور را در معابد و مساجد و سازمانهاى وابسته به خود مى پذيرد؟ آرى غفلت از مسائل اصولى جامعه توحيدى و نيازهاى اصلى جامعه مؤ منان ، باعث چنين انحرافهايى شده است ، و چنين بدعتهايى جزو شعائر دين خدا و مايه ترويج دين به حساب آمده است . و اين امر از بيخبرى از مبانى دين و روح تعاليم اسلام برخاسته است ، و يا خواسته ها و هواهاى نفسانى و نوعى دنيادارى است ، كه الهى جلوه كرده است . در رستاخيز ظهور، اين بدعتها از دامن كتاب خدا و ساحت مساجد پيراسته مى شود. و دين از هر گونه مظاهر مادى پاك مى گردد، و دين خالص در مساجد و معابد عرضه مى شود.

در اين بخش ، سخن از بزرگى و فراخى معابد و مساجد نيست ، زيرا كه بزرگى مساجد و محافل مذهبى بايد به فراخور جمعيتها و آباديها باشد، و امام خود مسجدى در بيرون شهر كوفه بنا مى كند كه هزار در دارد. (260) و البته مركزيتى كه كوفه در دوران ظهور مى يابد، و گروه گروه مردم آباديها و سرزمينهاى دور و نزديك بدان سوى روى مى آورند، چنين گسترشى را ناگزير مى سازد.

همواره در طول تاريخ معابد و مساجد گرفتار چنين تشريفاتى شده است ، و اينها به دست بانيان اصلى دين ، بنياد نشده و ايجاد نگرديده است ، يعنى به نوع مذاهب كه بنگريم در آغاز ظهور و در اصل از سادگى و بى آلايشى فراوانى برخوردار بوده است ، و آلايشها و آرايشها همه در دوره هاى بعد و به دست دنيا اينگونه تعبير براى بيان فزونى و كثرت است . دارانى كه در محافل دينى نفوذ كرده اند صورت گرفته است . مى توان احتمال داد دنياداران مسرف و مال اندوز مى خواسته اند با اينگونه كارها و هزينه گزاريها، حربه دين عليه خودشان را كند كنند، و بر آن همه ظلمها و حقكشيها سرپوش گذارند، و از اين رهگذر مانع طرد و لعن و بى اعتنايى محافل مذهبى نسبت به خودشان گردند.

اين موضوع در زمان حاضر نمونه هاى زيادى دارد، و شايد در گذشته نيز چنين بوده است . يا اينكه معابد مجلل مذهبى به دست حكومتهايى پايه ريزى مى شده است كه در اصل و بنياد ضد مذهبى بوده اند، و از اينراه قصد داشتند توده هاى مردم را بفريبند، و خود را دين باور و دوستدار مذهب و آيين خدا بنمايانند، تا از خشم و نفرت عمومى و شورش مردمان در امان بمانند، و اين نيز نمونه هاى فراوانى بويژه در جامعه هاى اسلامى دارد.

امام باقر عليه السلام :

((اذا قام القائم عليه السلام سار الى الكوفة ، فهدم بها اربعة مساجد، و لم يبق مسجد على الارض له شرف الا هدمها و جعلها جماء...))(261)

- آنگاه كه قائم قيام كند، وارد كوفه مى شود، و دستور مى دهد تا مساجد چهارگانه آن را خراب كنند، و هر مسجدى در روى زمين كه داراى كنگره (طاغهاى بلند، گلدسته ها) باشد، تخريب مى گردد، و تمام مساجد هموار (بى برج و بارو و گنبد و گلدسته ) خواهد شد...

امام صادق عليه السلام :

((اذا قام القائم هدم المسجد الحرام حتى يرده الى اءساسه ، و حول المقام الى الموضع الذى كان فيه ...)) (262)

- هنگامى كه قائم قيام كند مسجد الحرام را ويران كند تا به جاى پايه هاى نخستين خود باز گردد، و ((مقام )) ابراهيم عليه السلام را به جايگاه پيشين باز گرداند...

حتى ((مسجد الحرام )) از اين بدعت زدايى و پيرايش الهى ، در امان نيست ، و تشكيلات و تشريفات از دامن اين معبد بزرگ الهى نيز دور مى گردد و به شكل نخستين باز مى آيد و براى اهميت موضوع احاديث ديگرى را مى آوريم :

امام باقر عليه السلام :

((اذا قام القائم ، دخل الكوفة و امر بهدم المساجد الاربعة ، حتى يبلغ اءساسها، و يصيرها عريشا كعريش موسى ، و يكون المساجد كلها جماء لا شرف لها كما كان على عهد رسول الله صلى الله عليه و آله ...))

- آنگاه كه قائم عليه السلام قيام كند، وارد كوفه مى شود، و دستور مى دهد تا مساجد چهارگانه آن را خراب كنند تا به اساس (پايه و اصل نخستين خود) برسد، آنگاه آنها را به صورت سايبانى چون سايبان حضرت موسى مى سازد، و تمام مساجد هموار (و بى برج و بارو و گنبد و گلدسته ) خواهد بود، و كنگره اى نخواهد داشت چنان كه در زمان پيامبر صلى الله عليه و آله بوده است ...

پيرايش معابد از مظاهر دنيايى ويژه مسلمانان نيست ، و اگر برخى مذاهب اهل كتاب بمانند، معابد آنان نيز بايد بى آلايش باشد و از زر و زينت پاك باشد. تشريفات در بناهايى چون كليساها و كنيسه ها و... در سراسر جهان ، چه مخارج هنگفتى بر دوش توده هاى انسانى گزارده است ؟ و چه بار سنگينى انسانها بر دوش كشيدند تا آنها ساخته و سرپا شده است ؟ و چه بار سنگينى را بايد بر دوش بكشند تا داير و آباد بماند؟ با بررسى اين مسائل در كنار وجود ضرورى ترين نيازها كه ميليونها انسان را از پاى در مى آورد اهميت موضوع روشن مى گردد.

در بسيارى از كشورها، در كنار مشكلات فراوان انسانى كه براى توده هاى مردم هست و حداقل زندگى براى اكثريت مردم تاءمين نشده است ، چه معابدى با چه تزيينهايى سر به آسمان كشيده است ، و چه خرجهاى كلانى را بر مردم تحميل مى كند. در قرون گذشته نيز چنين بوده است ، (263) و وضعيت زيست توده هاى مردم از سويى و حجاريها و كندكاريها و زيورهايى كه بر در و ديوار معابد شده است از سوى ديگر، قابل بررسى است . در مجموع مى توان گفت : هزينه هاى سنگين معابد و مساجد از جمله بارهاى گرانى است كه بشريت در دوران تاريخ - بدون دليل اصلى از شرع - بر دوش كشيده است ، و مذهب كه عامل نجات انسان بوده است پس از گذشت زمان و در گذشت يا غيبت بنيان گذاران اصلى ، به عامل تحميل و تشريفات تبديل گرديده است .

اين بدعتها و دشواريها نيز به دست امام مهدى عليه السلام ريشه كن مى شود، و ديگر بار دين خدا، به راه و روش اصلى و مورد رضاى الهى باز مى گردد.

امام باقر عليه السلام :

((اول ما يبدء به قائمنا سقوف المساجد فيكسرها و ياءمر بها فتجعل عريشا كعريش موسى . (264)))

- قائم عليه السلام ما در نخستين اقدامهاى خويش ، سقفهاى (گنبدها و ايوانهاى بلند) مساجد را درهم مى كوبد، و دستور مى دهد كه آنها را سايبان چون سايبان حضرت موسى عليه السلام بسازند. (كه از هرگونه تشريفاتى بدور باشد).

امام حسن عسكرى عليه السلام :

((ابى هاشم الجعفرى : كنت عند ابى محمد عليه السلام فقال : اذا قام القائم امر بهدم المنار و المقاصير التى فى المساجد، فقلت فى نفسى : لاى معنى هذا؟ فاقبل على فقال : معنى هذا انّها محدثه مبتدعة لم يبنها نبى و لا ح)) (265)

- ابو هاشم جعفرى گويد: نزد امام حسن عسكرى عليه السلام بودم كه فرمود: هرگاه قائم قيام كند دستور دهد تا مناره ها و محرابهاى (مزين ) داخل مساجد را ويران كنند. مى گويد با خود انديشيدم كه اين كار چه معنا دارد؟

امام به من رو كردند و فرمودند: معناى اينكار اين است كه اين چيزها امورى است بدعت آميز، كه نه پيامبرى آنها را ساخته است و نه امامى .

در فرهنگ اسلام و تعاليم قرآن كريم و رهبران راستين الهى ، برترين چيز - پس از حق الهى - حق انسان است . در احاديثى آمده است : حق مؤ من از حق كعبه بزرگتر است . و كعبه بزرگترين معبد و عزيزترين مكانى است كه به خدا منسوب است .

امام صادق عليه السلام :

((والله ان المؤ من لا عظم حقا من الكعبة ... (266)))

- به خداى سوگند كه حق مؤ من ، از حق كعبه بزرگتر است ...

نيز اين موضوع در دين خدا ثابت شده است كه عبادتى برتر از اداى حق و حقوق مؤ منان نيست :

امام صادق عليه السلام :

((ما عبد الله بشى ء افضل من اءداء حق المؤ من .)) (267)

- عبادتى برتر از اداى حق مؤ من نيست .

براى اهميت موضوع تعليم ديگرى را از امام صادق عليه السلام مى آوريم :

امام صادق عليه السلام :

((انه ليس يقدر احد على صفة الله و كنه قدرته و عظمته ...فكذلك لا يقدر احد على صفة رسول الله صلى الله عليه و آله و فضلنا... و ما اوجب من حقوقنا. و كما لا يقدر احد ان يصف فضلنا، و ما اءوجب الله من حقوقنا فكذلك لا يقدر احد ان يصف حق المؤ من و يقوم به ... (268) ))

- هيچكس نمى تواند خداى را توصيف كند و ژرفاى قدرت و بزرگى او را باز گويد... همچنين هيچكس نمى تواند اوصاف پيامبر صلى الله عليه و آله و برتريهاى ما را با زبان باز گويد، و حقوق واجب ما را (بر شمارد). و چنانكه كسى نمى تواند فضيلتهاى ما و حقوق واجب خدايى ما را بر شمارد، همچنين هيچكس نمى تواند حق مؤ من را توصيف كند، و آن را به انجام برد...

اين حق و حقوق ، مفهومى تجريدى و دور از واقعيات زندگى ندارد، و اينطور نيست كه صرفا جنبه اخلاقى داشته باشد و تنها احترام اخلاقى در اين باره كفايت كند.

يعنى هرگاه در كوچه و خيابان و ديگر مراكز اجتماعى مؤ منى ديده شد با احترام به او سلام بدهند و تعظيم كنند؟ نه ، اين اداى حق مؤ من نيست ، بلكه حق و حقوق تعبيرى است از واقعيتهاى ملموس زندگى . هر گونه نيازى در زندگى يك انسان است ، حقى بر جامعه و فرد ايجاب مى كند. و نيازهاى ضرورى و حياتى افراد و جامعه روشن است .

مسائل ضرورى خوراك ، پوشاك ، مسكن ، دارو و درمان ، علم و آموزش و... حقوقى است كه بايد نسبت به همه ادا شود، و همگان در برابر اين حقها مسئوليت دارند، و كمترين حقوق ، رفع نيازهاى مادى مؤ منان است . (269) و اداى اين حقوق بالاترين عبادتها است .

و آيا در برابر اين حق و حقوقها كه تكليف مردم و جامعه و مسئولان اجتماع است ، مى توان به تجمل گرايى و مصرفيگرى روى آورد، و به آرايش و آذين بنديها دست زد، و محروميتها و سختيها و گرفتاريهاى مؤ منان و جامعه ايمانى را ناديده گرفت .

امام باقر عليه السلام :

((عمر بن جميع قال : ساءلت ابا جعفر عليه السلام عن الصلاة فى المساجد المصورة ؟ فقال : اكراه ذلك ، و لكن لايضركم اليوم ، و لو قد قام العدل لراءيتم كيف يصنع فى ذلك . (270)))

- عمر بن جميع گويد: از امام باقر عليه السلام پرسيدم : نماز گزاردن در مساجدى كه نقش نگار دارد (آيينه كارى ، كاشيكارى و تزيينات دارد) چگونه است ؟ امام فرمود: اين كار را خوش ندارم ، و در اين روزگار (روزگار عدم حاكميت اسلام بر جامعه ) اين موضوع ضررى براى شما ندارد، ليكن اگر عدالت (بر جامعه ) حاكم گردد، خواهيد ديد كه در اين امور چگونه عمل مى كند؟

در اين كلام امام بايد دقت كرد كه اگر عدالت بر جامعه حاكم گردد شيوه مسجدسازى دگرگون مى شود و تزيين و تصويرسازى در مساجد منع مى گردد. از اين كلام معلوم مى شود كه اينگونه كارها در مساجد بر خلاف عدالت است و در دوران حاكميتهاى غير اسلامى مسكوت گذارده شده است . از اين رو جامعه اسلامى و دست كم جامعه شيعه مذهب و مدعى انتظار بايد پيش از دوران ظهور به عدل تن دهند و از اين آرايشها و ظاهرسازيها دست بردارند، و به انسانها بنگرند و شكمهاى گرسنه ، و بدنهاى برهنه ، و كمبودهاى وحشتناك مدرسه و مسكن و دارو ديگر لوازم زندگى را در نظر آورند، و از مقدار ضرورت در مساجد و معابد فراتر نروند، و به جاى مساجد غير ضرورى و تشريفاتى و اختلاف برانگيز مدرسه بسازند، بيمارستان بسازند، براى خانواده هاى مستضعف و بى سرپرست كار و مسكن تهيه كنند، و سرانجام براى تربيت مادى و معنوى فرزندان جامعه سرمايه گذارى كنند، و انسان نمازگزار و مؤ من و قلب خداشناس ‍ تربيت كنند.

ممكن است برخى ساده انديشان دور از فرهنگ و جاهل به نسل و زمان معاصر و بيگانه از واقعيتهاى ملموس زندگى ، بپندارند كه مساجد مجلل و مناره هاى سر بفلك كشيده و زرنگار و...ترويج دين و شعائر اسلامى است ؟. اين پندار پوك ، بيانگر بيخبرى از مسائل حيات بشرى و نيازها و گرايشها و گزينشهاى انسان امروز بويژه نسل جوان است . نيز حاكى از نادانى و جهل به شيوه ها و روشهاى درست نشر و گسترش مبانى دين است . نيز حاكى از بى اطلاعى از بريدگيها و سرخوردگيهاى بحق نسلهاى سرگران و بى آينده است . بويژه نسلهاى درس خوانده و آگاه . (271)

امروز هر مكتب يا مذهبى كه به مشكلات انسان پاسخى اصولى و درست داد و راه حلهايى اصولى و ريشه اى ارائه كرد، در جامعه و انديشه نسلها - بويژه جوانان - نفوذ مى كند و پذيرفته مى شود،گر چه تشكيلات و سازمانهايى ساده و بى آرايش داشته باشد، و هر مرام و مذهبى كه از حل مشكلات بشرى - در تئورى و عمل - عاجز ماند، و حرف حساب و طرح و برنامه اى نداشت ، و پاسخگوى نيازهاى اصلى انسان و اجتماعات انسانى نبود كنار زده مى شود،گر چه از سازمانها و مؤ سسات مجلل برخوردار باشد، و در معابد و ساختمانهاى سر بفلك كشيده و تشريفاتى تبليغ كند.

بنابراين ، شعائر دين به معناى واقعى كلمه ، بر افراشتن پرچم دين و آيين توحيد در درون دلها و عمق زندگيها است . و اين مهم تحقق نخواهد پذيرفت مگر در صورتيكه دين به عنوان مكتب و نظامى راهگشاى حل مشكلات اصلى و پاسخگو به مسائل ضرورى حيات انسانى به ميدان آيد.

در اين نوشته - كه هدفى جز تبيين دين خدا، و اصلاح جامعه اسلامى ندارد - پيشنهاد مى شود كه همه آن نيكوكاران كه با حسن نيت به چنين مسجد سازيها و حسينيه سازيها دست مى زنند، سرمايه هاشان را در راه كارهاى توليدى صرف كنند تا جامعه را به خودكفايى برسانند و امت اسلامى را از وابستگيهاى وحشتناك و اسارت بار حتى در مواد غذايى برهانند و از در آمد اين سرمايه گذاريها معابد و مساجد را بسازند تا در اين دوره حساس از تاريخ اين مملكت اسلامى كه دوران سازندگى است به تكليف ضرورى و نخستين و فورى خود عمل كرده باشند. البته تن دادن به اين پيشنهاد فهم اقتصادى و اسلامى درست مى خواهد و مشاورينى دلسوز و وطن پرست . و متاءسفانه اين هر دو در جامعه ما كمياب است