بازگشت

اي بهار آزادي



اى بهار آزادى


برگرفته از آثار آية الله سيد محمد كاظم قزويني


اى كشتى نجات ! اينك گرفتاران امواج پرتلاطم درياى فساد و ظلم و طغيان در
انتظار ظهورت لحظه شمارى مى كنند.

اى روزنه اميد! اينك اسيران زنجير استعمار و گرفتاران استبداد، با انتظار روز رهايى از
قيد اسارت ظلم ، دل خوش ‍ كرده و شبهاى ظلمانى و تاريك بيداد را به اميد نور عدالت
تو، سپرى مى كنند.

اى چشمه سار جوشان فضيلت ! اينك تشنه كامان علم و دانش در انتظار جرعه اى از
اقيانوس بيكران علم تو صف كشيده اند.

اى بهار آزادى ! اينك مظلومان و بيچارگان و ستمديدگان چشمان خسته خود را به قطرات
بارش ابر عدالت تو دوخته اند.

اى مايه اميد، اى آرزوى دل اوليا، اى آنكه شبهاى تار انبيا به اميد ظهورت رقم خورده .

اى آنكه خشم پرخروش ملكوتيان به ياد انتقامت ، فروكش !

و اى آنكه قلب پر خون على عليه السلام را تو مايه تسكين !

اى آنكه پلوان شكسته زهراى اطهر عليهاالسلام را تو مرحم !

اى آنكه قلب شكسته حسن عليه السلام را تو درمان !

اى آنكه خون پاك شهيدان را تو منتقم !

اى آنكه بازوان به زنجير كشيده اسيران را تو نوازش !

بيا! تا شكوفه هاى بهارى به روى زيباى تو لبخند زند.

بيا! تا لاله هاى پرشور گلستان به ياد تو تبسم كند.

بيا! كه سبزه زاران به خاطر جمال زيباى تو با طراوت شود.

بيا! كه غنچه ها به ياد تو شكوفا گردد.

بيا! كه بلبلان براى تو نغمه سر دهند.

بيا! كه كاخ بيدادگران به دست تو ويران شود.

بيا! كه ستم پيشگان ، به شمشير انتقام تو كيفر شوند.

بيا! كه پرچم پرافتخار توحيد به دست تواناى تو در سراسر گيتى به اهتزاز در
آيد.

بيا! كه عدالت در لواى حكومت تو، بر روى ساكنان اين كره خاكى ، سايه افكند.

اى آنكه از موسى برتر!

بيا كه يد بيضاى قدرت الهى را از آستين ملكوتيت برون آر و چشم خيره سران عالم را
خيره ساز.

بيا! كه با نمايان كردن اژدهاى قهر خداوندى تمام جادوى جادوگران قرن را
باطل ساز و مدعيان دروغين حقوق بشر را رسوا كن .

بيا! كه با فرو ريختن آتش خشم الهى بر سر ابر جنايتكاران ، همه ستم پيشگان را در
شعله هاى غضب خداوندى را بسوزان و خاكستر آنان را بر باد ده تا مظلومان و بيچارگان
و ستمديدگان ، نفس راحتى كشند.

بيا! كه با غرق كردن قافله هاى بيدادگرى و استبدادگران در درياى طوفانى سطوت
و انتقام پروردگارى حزب حق و لشگر عدل ، مسرور و خندان گردد.

بيا! كه شيفتگانت پروانه وار به طرف شمع وجودت چرخش كنند.

بيا! كه با آمدنت قلب رسول الله (ص ) خوشحال و
دل على عليه السلام شاد و چشمان زهرا عليهاالسلام روشن شود.

اين مقدمه را با زمزمه دعاى فرج به پايان مى بريم :

((اللهم انا نشكوا اليك فقد نبينا صلواتك عليه و آله و غيبة امامنا و كثرة عدونا و قلة
عددنا و شدة الفتن بنا))

خدايا!

از فقدان و از دست دادن پيغمبران ،

از غيبت و پنهانى امامان ،

از كثرت و بسيارى دشمنان ،

از كمى و اندكى تعداد نفراتمان

از رو آوردن فتنه ها بسويمان ،

شكوه و شكايت نزد تو مى آوريم .

اى زاده پيغمبر! اى ميوه دل حيدر! اى اميد قلب زهراى اطهر!

ما غفلت كرديم متوجه نشديم ، غافلانه و جاهلانه ، تو، آن يوسف عزيز را بدون اينكه
حتى ثمن بخسى نصيبمان شود، از دست داديم و اينك در هجران تو، كنعان زندگى ما در
خشكسالى سوزان فرو رفته و زندگى بر ما سخت شده ، با شرمندگى ، دست تمنا
بسوى تو گشوده و عرضه مى داريم :

((ياايهاالعزيز مسنا و اهلنا الضر و جئنا بيضاعة مزجاة فاوف لنا
الكيل و تصدق علينا ان الله يجزى المتصدقين .))

اى فاتح بزرگ جهان ! اى قلب عالم امكان ! اى مظهر رحمت بيكران !

اينك با قلبى پر از سوز و سينه اى مملو از گداز و چشمانى سرازير از اشك ، فرياد
مى نهيم :

اى عزيزتر از هر عزيزى ! اى گرامى تر از يوسف يعقوب ! اگر دلباختگان يوسف با
ديدن روى دل آراى او، انگشت بريدند، شيفتگان تو بدون ديدن
جمال زيبايت از جان و تن گذشتند و در آتش فراقت پروانه وار سوختند، شايد كه بر
قلبهاى سوخته آنان آب وصال ريزى و با صبح ظهورت شام ظلمانى هجران آنان را به
روز روشن مبدل سازى .

و در پايان از برادر بسيار گرامى و فاضل فرزانه ، جناب آقاى ((احمد مسجد جامعى ))
قائم مقام محترم وزير فرهنگ و ارشاد اسلامى و معاونت فرهنگى و پژوهشى كه در راستاى
ترجمه ، تحقيق و نشر اين كتاب ، مساعدت خالصانه خود را
مبذول داشتند، كمال تشكر را مى نمايم ، باشد كه اين عنايت و ساير خدمات گرانقدر و
تلاش ‍ بى وقفه او در نشر آثار و فرهنگ قرآن و
اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام دارند مورد پذيرش حضرت بقية الله الاعظم
عجل الله تعالى فرجه الشريف قرار گيرد ان شاء الله .

و همچنين از همكارى هاى بى دريغ برادر ارجمند جناب آقاى ((حميدى )) مشاور اجرايى
معاونت فرهنگى و پژوهشى كمال سپاسگزارى
بعمل مى آيد.

موسسه تحقيقاتى حضرت ولى عصر عليه السلام

سيد محمد حسينى