12- توسل حاج ملا علي تهراني در سرداب غيبت
محدث نورى (ره ) فرمود: عـالـم عـامـل , حاج ملا على تهرانى , مجاور نجف اشرف بود و اكثر سالها به زيارت ائمه سامرا (ع ) مـشرف شده , انس عجيبى به سرداب مطهر داشت .
ايشان از آن مكان استمداد فيوضات مى كرد و اميد داشت در آن جا به مقامات عاليه دست پيدا كند.
ازجمله مطالبش اين كه مى فرمود: ((هيچ وقتى نشد كه زيارتى كنم و كرامتى نبينم .
)) در ايـام مـجـاورت مـن , ده مـرتبه به سامرا مشرف شد و در منزل ما, مستقر شد, ولى آنچه را كه مـى ديـد, پـنـهـان مـى كرد و اصرار داشت كه مخفى نمايد و بلكه ساير عبادات خودرا هم مخفى مى كرد.
روزى به ايشان التماس كردم كه از آنچه ديده , چيزى بگويد.
فـرمـود: مـكـرر اتفاق افتاده كه در شبهاى تاريك , زمانى كه همه مردم در خواب وصداى حس و حركتى از كسى نبوده , به سرداب مطهر مشرف مى شدم .
كنار سرداب ,پيش از ورود و پايين رفتن از پـلـه ها, نورى را مى ديدم كه از سرداب غيبت بر ديوار ودهليز اول مى تابد و حركت مى كند و از مـحـلـى بـه محل ديگر مى رود, مثل اين كه دردست كسى شمعى باشد و از مكانى به مكان ديگر حـركـت مـى كـنـد و پرتو آن نور دراين جا متحرك مى شود.
پايين مى روم و داخل سرداب مطهر مى شوم نه كسى را درآن جا مى بينم و نه چراغى مشاهده مى كنم .
مرحوم حاج ملا على تهرانى در همين اواخر, كه آن جا مشرف بود, آثار استسقاء درايشان پيدا شد و خـيـلى از آن صدمه مى ديد, لذا به سرداب مطهر مشرف شد.
بعدافرمود: امشب شفاى عوامانه اى گـرفـتـم , يعنى به سرداب مطهر رفته و در آن گوشه نشستم بعد هم پاهاى خود را به قصد شفا داخـل چـاهى كه عوام آن را چاه غيبت مى گويند, كردم و خود را آويزان نمودم .
طولى نكشيد كه مرض تماما رفع شد.
آن مـرحوم تصميم داشت در سامرا بماند, ولى پس از مراجعت به نجف اشرف ,نزديكان مانع شدند.
در آن جا دوباره مرض عود كرد و در آخر ماه صفر سال 1290 ازدنيا رفت