10- امام رضا (ع)
((عبدالسلام بن صالح هروى ))مى گويد: از ((دعبل بن على خزاعى )) شنيدم كه مى گفت : براى مولايم امام رضا عليه السلام قصيده ائى را انشا نمودم كه ابتداى آن چنين است :
مدارس آيات خلت من تلاوة
و منزل وحى مقفر العرصات
تا رسيدم به اين بيت كه :
خروج امام لامحالة خارج
يقوم على اسم الله و البركات
يميز فينا كل حق و باطل
و يجزى على النعماء و النقمات
در اين هنگام ، حضرت به شدت گريست ، سپس سر برداشته و فرمود: اى ((خزاعى )) ! اين ((روح القدس ))بود كه اين دو بيت را بر زبان تو جارى نمود، آيا مى دانى اين امام (كه در اين بيت به او و خروجش اشاره كردى ) كيست ، و چه زمانى خروج مى كند؟ گفتم : خير، اى مولاى من ، جز اين شنيده ام ، امامى از شما خروج مى كند كه زمين را از فساد پاك كرده و آن را پر از عدل مى سازد، فرمود: اى دعبل ! امام بعد من ((محمد))فرزندم ، و بعد از ((محمد))فرزندش ((على )) ، بعد از ((على ))فرزندش ((حسن )) ، و بعد از ((حسن ))فرزندش ((حجت قائم منتظر))است كه در زمان غيبتش مورد انتظار، و در هنگام ظهورش مورد ((اطاعت )) است . اگر باقى نماند از دنيا، مگر يك روز، همانا خداوند اين روز را طولانى مى كند تا اين كه او خروج كند و زمين را پر از عدل كند، پس از آن كه پر از جور شده است ، و اما اين كه چه زمانى قيام مى كند اين خبر دادن از وقت است ، همانا پدرم ، از پدرش ، و او از پدرانش روايت نموده است كه ، به پيامبر اكرم صلى اللّه عليه و آله گفته شد: اى رسول خدا! چه زمانى ((قائم ))از ذريه تو قيام مى كند؟ فرمود: مثل آن ، مثل قيامت است كه خداوند درباره آن فرموده : لا يجليها لو قتها الا هو ثقلت فى السموات و الارض لاياتيكم الابغتة .))