بازگشت

خلاصه


اكثريت شيعه همان شيعه دوازده امامى بوده كه براى احياى حقوق اهل بيت : پس از رحلت پيامبر صلى الله عليه واله وسلم در خصوص خلافت و مرجعيت علمى به انتقاد و اعتراض پرداختند و از اكثريت مردم ممتاز گشتند.

شيعه در عصر خلفاى راشدين (11- 35 ه‍) پيوسته زير فشارى بودند، و در زمان بنى اميه (40 - 130ه‍) از هر گونه مصونيت مالى و جانى محروم بودند، هر چه بر فساد و بيدادگرى اضافه مى شد، آنان در عقيده خود استوارتر مى گشتند و از مظلوميت خود در پيشرفت عقيده بيشتر بهره مى بردند.

شيعيان در اواسط قرن دوم و در آغاز خلافت عباسيان ، نفسى تازه كردند، ولى پس از چندى عرصه بر آنان تنگ شد و تا اواخر قرن سوم روز تنگ تر مى شد.

در اوايل قرن چهارم تا اواخر قرن پنچم با روى كار آمدن دولت هاى انقلابى شيعه چون ((آل بويه )) فاطميان ، ((حمدانيان )) و ((علويان )) ، شيعه با كسب قدرت تا حدودى آزادى عمل يافته و به مبارزه فكرى و اعتقادى آشكار پرداختند.

در دو قرن ششم و هفتم با جمله ((مغول ))ها به جهان اسلام و ادامه يافتن جنگ هاى صليبى ، چندان فشارى به عالم ((تشيع ))وارد نشد و شيعه شدن برخى سلاطين ((مغول ها))در((ايران ))و حكومت ((مرعشيان مازندران )) و ((سربداران خراسان ))در دو قرن هشتم و نهم ، قدرت و وسعت جمعيت شيعه رو به فزونى گذاشت و در گوشه از ممالك اسلامى خصوصا در((ايران ))تراكم ميليون ها شيعه محسوس شد.

در آغاز قرن دهم - با ظهور دولت صفويه - مذهب شيعه به رسميت شناخته شد و تاكنون مذهب رسمى دولت هاى پى در پى ((زند)) ،((قاجار)) و((مشروطه ))پابرجا ماند و در سراسر نقاط جهان هوادار و مدافع پيدا كرد و براى پنچ قرن متوالى ،((ايران ))و((عراق ))مركز((تشيع )) بوده و حوزه هاى علميه شيعه در اين دو كشور متمركز شده و مرجعيت شيعه ، مركز واقعى جهان تشيع به شمار رفته است .

آغاز قرن پانزدهم هجرى سر آغاز استقرار حكومت اسلامى در عصر بر مبناى نظريه مترقى ((ولايت فقيه ))و رهبرى فقيهى عارف ، عادل و شجاع پس از مبارزه اى بى امان با استبداد داخلى و استعمار خارجى است . اين حكومت در عصر حاضر، مرجع ، ملجا و تحقق بخش آرزوهاى تمام مسلمانان جهان مى باشد.

بنابراين ، قرن هاى سوم تا پنجم را مى توانيم ((دوره دولتهاى انقلابى شيعى ))كه در اطراف پهناور عباسى تشكيل شده بود بدانيم .

و قرن هاى ششم تا نهم را بايد دوره فروپاشى خلافت و گذر از مرحله ((تقيه ))به مرحله ظهور سياسى و با اقتدار ((تشيع ))بناميم .

و قرن هاى دهم تا پانزدهم ، دوره رسمى شدن ((تشيع ))به عنوان يك مذهب اسلامى مقتدر كه داراى يك نظام سياسى روشن بوده و در دو جبهه استبداد داخلى و رودررويى با استعمار خارجى مبارزه اى بى امان داشته است .

مجموعه نهضت هاى يك قرن اخير با پيروزى ((انقلاب اسلامى ايران )) در طليعه قرن پانزدهم هجرى به ثمر رسيد.

شيعه مؤ سس علوم اسلامى بوده و رشد دهنده حركت علمى در جهان اسلام به شمار مى رود. شيعه در علوم حديث ، فقه ، كلام ، فلسفه و علوم مربوط به اين رشته ها بسيار چشمگير است .

فقه و فقاهت شيعه از يك حيات مستمر و پويا برخوردار بوده است . به تناسب شرايط زمانى ، فقه و فقاهت شيعه در دوران سه گانه (حضور غيبت صغرى و غيبت كبرى ) از ويژگى هاى خاصى برخوردار بوده و هست .

مكاتب فقهى افراطى و تفرايطى شيعه به مرور زمان رو به افول رفته و در حاضر مكتب فقهى شيعه ، جامع تمام امتيازات و كمالات مكاتب فقهى گذشته است . مراكز فقاهت شيعه كه حرف اول را مى زدند در دوران غيبت كبرى به ترتيب ((قم )) ، ((بغداد)) ، ((نجف )) ، ((حله )) ، ((حبل عامل )) ، ((اصفهان )) ، ((نجف )) ، ((كربلا)) و ((قم )) بوده است . فعاليت هاى سياسى علماى شيعه در زمينه هاى گوناگون ، مراحل گوناگونى را سپرى نمود، و در دفاع از موجوديت شيعه تا استقرار ((حكومت اسلامى )) براساس مذهب فقهى اهل البيت عليهم السلام سير تكاملى داشته و از يك نوع پويائى برخوردار بوده است .

و در نهايت اشاره اى گذرا داشتيم به مدعيان دروغين مهدويت و بابيت در عصر غيبت .