9 - وضعيت فكري - اجنماعي و سياسي جامعه
الف - وضعيت فكرى
در عصر (( غيبت صغرى ))از نظر پايگاه فكرى ، شيعه در وضعيت بهترى قرار داشت . شيعيان توانستند در اين دوره علماى بزرگى در رشته هاى مختلف فكرى و علمى اسلامى ، به جهان اسلام تحويل دهند؛ چرا كه شيعيان با غيبت امام مهدى (عجل الله تعالى فرجه الشريف ) مواجه شدند و در يافتند كه بيش از دوره هاى گذشته به حفظ و حراست از ميراث فرهنگى و روايات پيامبر صلى الله عليه و آله و اهل بيت آن حضرت نيازمندند. به همين جهت در اين دوره 70 ساله ((غيبت صغرى )) كتابهاى پر ارزشى را به نگارش در آوردند.
در اين عصر ((قم ))و ((كوفه ))دو مركز مهم علم و حديث شيعى بود. عالمان بزرگ شيعى ؛ مانند ((اشعرى )) ها، ((حميرى )) ها، ((ابن بابويه )) ها، ((فرات بن ابراهيم ))و ((احمد بن محمد خالد برقى )) ، در اين دو شهر دانش اندوختند و كتاب هاى با ارزش متعددى نوشتند.
اينك به طور مختصر به يادآورى برخى از نويسندگان شيعى اين دوره و كتاب هاى آنان مى پردازيم :
1 - ((ابى القاسم ، فرات بن ابراهيم بن فرات كوفى ))(از اعلام غيبت صغرى ).
2 - ((محمد بن مسعود بن عياشى ))تميمى كوفى سمرقندى (از علماى اواخر قرن سوم هجرى ) نويسنده كتاب ((تفسير عياشى )) .
3 - ((محمد بن يعقوب كلينى )) ، متوفاى (329ه -) نويسنده كتاب هايى ؛ مانند ((اصول كافى )) ، ((روضه كافى ))و چند اثر ديگر.
4 - ((ابوعلى ، محمد بن ابى بكر همام ))(258 - 332 يا 336 ه -) نويسنده كتاب هايى ؛ مانند ((الانوار فى تاريخ الائمه عليهم السلام )) ، ((التمحيص فى بيان موجبات تمحيص ذنوب المومنين ))و ...
5 - ((احمد ابن واضح يعقوبى )) ، متوفاى (284 ه -) نويسنده كتاب تاريخ ، مشهور به ((تاريخ يعقوبى )) .
6 - ((محمد بن حسن بن فروخ صفار)) ، متوفاى (290 ه -) نويسنده كتاب ((بصائر الدرجات )) .
7 - ((احمد بن محمد بن حسن بن خالد برقى )) ، متوفاى (274 يا 280 ه -) نويسنده كتاب ((المحاسن )) .
8 - ((على بن حسين بن موسى بن بابويه قمى ))پدر ((شيخ صدوق )) (260 - 328 ه -) ((ابن نديم ))مى نويسد: فرزندش ((ابى جعفر، محمد بن على ))نوشته است كه پدرش حدود 200 كتاب به رشته تحرير آورده است . ((نجاشى ))در ((الفهرست ))اسم 18 كتابش را يادآور شده است .
9 - ((سعد بن عبدالله بن ابى خلف اشعرى قمى )) ، متوفاى (300 ه -) او كتابهاى متعددى نوشته است ؛ مانند ((كتاب الرحمة ))و ((مناقب شيعه )) .
10 - ((ابوالعباس ، عبدالله بن جعفر حميرى قمى ))(از اعلام غيبت صغرى ) كتاب هاى زيادى نوشته است ، از جمله كتاب ((قرب الاسناد)) .
11 - ((ابوجعفر محمد بن عبدالله بن جعفر حميرى قمى ))برخى نوشته اند كه كتاب ((قرب الاسناد حميرى ))نوشته است .
12 - ((ابوزينب ، محمد بن جعفر نعمانى )) ، از شاگردان ثقة الاسلام ((محمد بن يعقوب كلينى )) ، نويسنده كتاب ((الغيبة )) .
ب - وضعيت سياسى
در ((بغداد)) ، مركز خلافت عباسى ، در عصر غيبت صغرى (مانند دوره گذشته )، شيعه از پايگاه سياسى محروم بود. حكومت در دست ((عباسيان ))قرار داشت و آنان نسبت به ((طالبيان ))به ويژه آل على عليه السلام و شيعيان آن حضرت حساسيت خاصى داشتند.
اين حساسيت و ضديت با شيعيان در برخى از موارد به اوج خود مى رسيد و گاهى نيز فروكش مى كرد در زمان خلافت ((معتضد))عباسى (279 - 289 ه -). دشمنى نسبت به شيعيان بيش از ديگر خلفاى اين دوره بود. او در اين دوره 10 ساله خلافت خود با ايجاد جو اختناق بر ضد شيعيان به طور گسترده اى اقدام نمود و به تعبير ((شيخ طوسى ))در زمان او از شمشيرها خون مى چكيد.
اين وضع در زمان خلافت ((مقتدر))عباسى (295 - 320 ه -) تا حدودى دگرگون شد و در برخى موارد چرخش سياست به نفع شيعه شد و شيعيان توانستند در مركز خلافت و در تشكيلات سياسى نفوذ و نقشى داشته باشند.
اين دگرگونى با نفوذ خاندان ((بنوفرات )) (810) شيعى در دستگاه خلافت آغاز شد.
در زمان خلافت ((مقتدر))از خاندان ((بنوفرات ))شيعى افزون بر تصدى امور مالى و ادارى ، به مقام وزارت نيز رسيدند.
((ابوالحسن ، على ابن فرات )) ، سه بار به مقام وزارت رسيد.
1 - از سال (296 تا 299 ه -) وى در سال (296 ه -) وزير ((مقتدر))شد و در سال (299 ه -) به همدستى با قبايل عرب در غارت ((بغداد))متهم شد، و به دنبال آن از وزارت معذول و به زندان افكنده شد و اموالش مصادره گشت .
2 - از سال (304 - 306 ه -). او در سال (304 ه -) براى بار دوم به وزارت رسيد و در سال (306 ه -) به اسراف در اموال بيت المال متهم شد و براى بار دوم زندانى و اموالش مصادره شد.
3 - از سال (311 تا 312 ه -) او براى بار سوم در سال (311 ه) به مقام وزارت رسيد و در ربيع الاول سال (312 ه -) از وزارت عزل شد و با پسرش ((محسن ))زندانى شدند و در ربيع الثانى همسان هر دو به قتل رسيدند.
در خلال سالهاى وزارت ((على ابن فرات ))شيعى ، براى شيعيان آزادى نسبى به وجود آمد و آنان از اين فرصت پيش آمده در جهت احياى مردم شيعى بهره بردند.
اين دوره كه با سفارت ((حسين بن روح نوبختى ))همزمان بود. فرصت خوبى شد تا او بهتر بتواند سازمان مخفى سفارت و وكالت را رهبرى كند. ((حسين بن روح ))در زمان وزارت ((ابن فرات ))در ميان رجال سياسى از موقعيت خوبى بهره مند شد و از اين فرصت براى بهبود وضع شيعيان استفاده كرد.
در زمان خلافت ((الراضى بالله ))(322 - 329 ه -) نيز خاندان ((بنوفرات ))كه شيعه بودند در دستگاه خلافت نفوذ داشتند و افزون بر مسئوليت هاى ادارى و مالى ، در سالهاى (325 - 326 ه -) ((ابوالفتح ، فضل بن جعفر ابن فرات ))به وزارت رسيد.
اما در خارج از مركز خلافت ((عباسيان ))و در قلمرو دولتهاى خود مختار و استقلال طلب ، وضع سياسى نسبت به شيعه در مجموع بهتر از وضع سياسى مركز خلافت بود. در برخى از اين حكومت ها قدرت سياسى در دست شيعه بود؛ مانند دولتهاى ذيل :
1 - دولت ((اغالبه ))در ((تونس ))از سال (184 تا 296 ه -).
2 - دولت ((ادريسيان ))در ((مراكش ))از سال (221 تا 312 ه -).
3 - دولت ((عبيديان ))در ((مصر))از سال (296 تا 567 ه -).
4 - دولت ((آل بويه ))در ((طبرستان ))و ((ايران جنوبى و مركزى )) از سال (320 تا 338 ه -)
5 - دولت ((آل حمدان ))در ((موصل ))و ((حلب ))از سال (319 تا 394 ه -).
ج : وضعيت اجتماعى
در مركز خلافت عباسيان و نيز در مناطقى كه حكومتهاى عباسى نفوذ و حضور اجتماعى گسترده اى داشتند، شيعه از نظر پايگاه اجتماعى در اين دوره و در اين مناطق از وضعيت خوبى بهره مند نبود. در اين وضعيت نامطلوب ، چند عامل موثر بود؛ از جمله :
1 - سياست ضد شيعى حاكمان عباسى .
2 - پيروزى و غلبه مكتب ((اشعرى ))بر ((عدليه ))(معتزله و شيعه )
3 - جنايات وحشيانه ((قرامطه ))و ((زنگيان ))كه با تبليغات گسترده ، مسؤ وليت آنها را متوجه شيعيان نموده ، و جوى زهرآگين بر ضد شيعيان به وجود آوردند.
به همين جهت وقتى كه ((قرامطيان ))در سال (311 ه -) به كاروان زائران خانه خدا حمله كردند و جنايات وحشتناكى مرتكب شدند و با تبلغيات كوشيدند تا شيعيان را مسبب اين جنايات قرار دهند، مردم ((بغداد))بر ضد وزير شيعى ، ((على ابن فرات ))شعار دادند. به دنبال آن ، ((ابن فرات ))و پسرش از وزارت و مقام ادارى خلع شدند و سپس آنان را دستگير، محاكمه و اعدام كردند.
در همين ارتباط ((حسين بن روح نوبختى ))سومين نايب خاص امام مهدى (عج الله تعالى فرجه الشريف )، نيز دستگير و روانه زندان شد.
اما در خارج از قلمرو حكومت عباسيان ، در مناطق خودمختار و يا مستقل ، به ويژه در مناطقى كه حكومت هاى انقلابى شيعى برقرار بود، شيعيان در وضعيت اجتماعى بهترى قرار داشتند.