بازگشت

چند نكته درباره وكلاي خائن و مدعيان دروغين بابيت


بخشى از آنچه در منابع تاريخى و رجالى درباره مدعيان دروغين وكالت و همين طور وكلاى خائن و فاسد نقل شده است در اين مقال مورد بررسى قرار گرفت . با توجه به آنچه گذشت ، نكاتى در باره اين دو جريان انحرافى در نهاد وكالت لازم به يادآورى است :

ادعاهاى كذب نيابت در عصر غيبت صغرى ، و در دوران نيابت سفير دوم ، ((محمد بن عثمان )) ، به اوج خود رسيد. ريشه اين واقعه را مى توان چنين عنوان كرد كه در اين عصر با توجه به غيبت امام (عجل الله تعالى فرجه الشريف ) جماعت شيعه ناچار از مراجعه نزد وكلا بودند و تا زمانى كه ((عثمان بن سعيد))در قيد حيات بود به خاطر معروفيت او نزد شيعه و وثاقت و اشتهار او به نيابت ، كسى قدرت و جرات معارضه با وى را نداشت ، ولى پس از رحلت او، كسانى خواستند از جو آشفته موجود سوء استفاده كرده و خود را براى جماعت ناآگاه شيعه به عنوان نايب مهدى (عجل الله تعالى فرجه الشريف ) معرفى كنند. از اين رو تعداد مدعيان در اين عصر بيشتر از ساير اعصار است .

حكومت عباسى به عنوان دستگاهى كه فعاليت هاى انحرافى را به نفع سياست هاى خويش مى ديد تا جايى كه حساسيت عمومى برانگيخته نشود به تاءييد اين جريانات انحرافى مى پرداخت ، ولى در صورت نبود چاره اى جز مقابله با اين جريانات به مقابله صورى دست زد.

متاسفانه با وجود اهتمام ائمه عليهم السلام به تعيين وكلاى واجد صلاحيت لازم براى وكالت ، شاهد بروز و ظهور افرادى هستيم كه مقام وكالت را به عنوان وسيله اى براى اختلاس اموال يا كسب اشتهار يا ترويج عقايد باطل و غلوآميز و انحرافى قرار دادند، با اين كه قبل از انحراف ، جزء موثق ترين ياران ائمه عليهم السلام بوده اند. افرادى نظير ((على بن ابى حمزه بطائنى )) ، ((عثمان بن عيسى رواسى )) ، ((زياد قندى )) ، ((فارس ‍ بن حاتم قزوينى )) ، ((عروة بن يحيى النخاس )) ، ((احمد بن هلال العبرتائى )) ، ((احمد بن هلال الكوفى )) ، ((محمد بن على بن بلال البلالى ))و ((ابوجعفر شلمغانى ))از اين گونه وكلا بوده اند.

برخورد ائمه عليهم السلام با اينان ، عمدتا به صورت لعن ، طرد و عزل آنها و معرفى چهره منفى شان به جامعه شيعه و در موارد محدودى به صورت دستور قتل آنها جلوه گر مى شده است .

از آنجا كه يكى از مهم ترين وظايف وكلا، مسائل مالى بوده است ، اين مقام مورد طمع روزى بعضى از افراد فاسد واقع شده ، و افرادى به دروغ مدعى نيابت و وكالت و بابيت شده اند. البته طلب شهرت و احترام و احيانا حسدورزى نسبت به وكلاى راستين نيز در بروز اين ادعاها دخيل بودند. از ميان اين افراد مى توان به ((ابوعبدالله السيارى )) ، ((قاسم الشعرانى )) ، ((محمد بن فرات )) ، ((على بن حسكة )) ، و ((ابن بابا القمى )) اشاره نمود.