بازگشت

شعر انتظار


بسيارى از شاعران شيعى از دير باز ، عشق و شور و شيدايى و سرگشتگى و چشم انتظارى خود نسبت به ساحت مقدّس امام زمان(عليه السلام) را، در قالب اشعارى پرمايه و گرانسنگ ، جاودانه ساخته اند ، كه بدون ترديد در انگيزش انتظار توده هاى مختلف مردم در هر زمان تأثيرى چشم گير داشته است . اينك ما در ختام اين نامه انتظار ، تنها به ذكر نمونه هائى چند از شعر معاصر، از شاعرانى پر احساس و دردآشنا كه خواستگاه همگى آنها حوزه هاى مقدّس علميه مى باشد، اكتفا مى كنيم. [18] )



مانديم و نديديم به ناز آمدنت

چون سرو سرافراز فراز آمدنت

دل در خم كوچه شهادت ماندست

(صادق رحمانى)



* * *



(زهرا رضوى)



* * *



اى نسيم سرخوش كه از كرانه ها عبور ميكنى

اى چكاوكى كه كوچ تا به جلگه هاى دور مى كنى

اى شهاب روشنى كه از ديار آفتاب مى رسى

اين فضاى قيرگونه را پر از طنين نور مى كنى

آى ابر دلگرفته مهاجرى كه خاك تيره را

(محمّد رضا تركى)



* * *



(سيّد عبدالله حسينى)



* * *



كامى چو كوير خشك و سوزان دارم

(عباس ساعى)



* * *



(پروين غلامى)



* * *



(محمّد تقوى)



* * *



كاشكى مردى بيايد حرفهاى سينه را معنا كند

واژه واژه ، رمز خط كوفى آيينه را معنا كند

بس كه ماندم درحصار انتظارى تلخ،معلومم نشد

خوبِ من كى خواهدآمد،عصر آن آدينه را معنا كند خواب سبزى ديده ام،انگارمى آيدسوارى سبزپوش شعلهور خشمى بدستش تا تب ديرينه را معنا كند (على پورحسن آستانه)



* * *



اى آخرين اميد ! در شام تار ما

اى روشناى عشق ! اى غمگسار ما !

داغم به سينه ماند ، در انتظار تو

از رهگذار شوق ، اين يادگار ما

تا روز واپسين ، مى ماند اى نسيم !

بر جاده ظهور ، چشم مزار ما

روزى كه مى رسى ، ميبينى اى عزيز !

خون گريه هاى شوق ، بر رهگذار ما

(رضائى نيا)