بازگشت

قوّت عقل و انديشه و فزوني درك و دانش






امام زين العابدين(عليه السلام) در بيان علّت برترى مردمان زمان غيبت، نسبت به مردم ساير دورانها مى فرمايد:



«لاَنّ الله تعالى ذكرُه اعطاهم من العقول و الأفهام و المعرفة ماصارت به الغيبة بمنزلة المشاهدة.»



[30] )



«زيرا خداى تعالى آنقدر از عقل و انديشه و دانش به آنان بخشيده كه غيبت در نظر آنان به منزله مشاهده و حضور درآمده است.»

در اين ويژگى چهار نكته قابل تأمل وجود دارد:



يكى اينكه اين امتياز به همه مردم در عصر غيبت داده نشده بلكه اختصاص به شيعيان حضرت مهدى(عليه السلام) و منتظران او دارد، چنانكه امام سجّاد(عليه السلام)تصريح مى فرمايد:



«القائلون بامامته المنتظرون الظهوره.»



[31] )



ديگر اينكه اين قوّت و فزونى عقل و دانش، وابسته به عطاى خداوند است. فيض و رحمت اوست كه چنين قدرت و رشدى را در انديشه و فهمِ مردم ايجاد مى كند. بنابراين بايد پذيرفت كه آنچه خارج از دايره فيض و عطاى الهى است عقل و معرفت به شمار نمى آيد. اگرچه بيگانگان آنرا جزو افتخارات فلسفه و علم خود به حساب آورند. ويا حداقل بايد قبول كرد كه عقل و دانش شيعيان تعريفى متمايز از تعريف علم و خرد ماديگرانه اغيار، و محدوده اى به مراتب فراتر از آن دارد.



سوّمين نكته اينكه عطاى الهى هرگز به معنى اشراقى معجزه آسا و بدور از اسباب نيست و هيچ منافاتى با سعى و تلاش شيعيان منتظر در راه كسب معارف و تقويّت بنيانهاى خود ندارد. بلكه برعكس انگيزه ها كوششِ بيشتر و پويايى عميق تر در اين راه را تقويت مى نمايد، زيرا عطاى الهى همچون باران رحمتى است كه اگر بر زمين شخم زده و آماده، و بر بذرهاى پاشيده و آفت نزده نازل گرديد ثمربخش و حيات آفرين و پربركت و اعجاب انگيز است.



چهارمين نكته اينكه ثمره چنين قدرت و رشدى در عقل و دانش منتظران، يكسان ديدن غيبت و ظهور، و برخورد همگون بانهانى و پيدائى امام زمان(عليه السلام) است، كه اين خود سر فصل بحثى گسترده پيرامون كيفيت مسئوليت پذيرى و انجام وظايف آنان به شمار مى آيد و مجالى وسيع تر مى طلبد.