بازگشت

مورد خاص يكساني حكم ظهور و غيبت


اگر گفته شود: چگونه امام در حال غيبت براى اوليايش لطف بشمار مى رود، و از انجام كارهاى ناپسند بازشان مى دارد، و بر انجام واجباب بر مى انگيزاند، به همان حدّى كه در زمان ظهور چنين بازداشتن و انگيزانيدن را انجام مى داد؟در حاليكه او: اگر ظاهر و تصرّف كننده در امور باشد، مردم ضرورتاً به او آگاهى دارند و از روى حس و مشاهده، مؤاخذه و عقوبتى كه مى كند، مورد ترس مردم قرار مى گيرد.اما اگر پوشيده و پنهان و غايب از نظر باشد، اين امور بوسيله دلايلى فهميده مى شود كه انواع اشكالات و شبهات بر آن وارد مى شود.وآيا جمع كردن بين هر دومطلب يعنى جمع بين غيبت با آگاهى و ترس حسىِ مردم نسبت به او، چيزى جز انكار امرى مسلّم و آشكار است؟گوييم: اين سؤال از روى تأمل و دقت مطرح نگرديده است. زيرا امام(عليه السلام) اگر چه در صورت ظهور، ضرورتاً به وجودش آگاهى مى يابيم و به تصرّفات و افعال او از راه ديدن و مشاهده حسى، پى مى بريم، ولى با اين همه، شناخت اينكه او كه او امام واجب الاطاعه و داراى حق تدبير و تصرّف در امور مردم است، جز از طريق استدلال دانسته نمى شود، استدلالى كه ممكن است در معرض هر اشكال و شبهه اى قرار گيرد.پس در علم پيدا كردن به اينكه او امام مسلمين است، و اطاعت وفرمانبرى او بر همگان واجب است، فرقى بين غيبت و ظهور نيست. و در هر دو حالت راه بدست آوردن چنين علمى، دليل و استدلال است، و اين راه در غيبت و ظهور يكى است. بنابراين مشاهده و ضرورتى كه بيان شد، در اين باب و نسبت به چنين علمى، هيچ فايده اى نمى بخشد. زيرا اين ضرورت و مشاهده، فقط به وجود عين امام(عليه السلام) مربوط هستند، نه به صحّت امامت و واجب بودن اطاعت او.در حاليكه لطف، در همين باب ثبوت امامت و لزوم اطاعت او شكل مى گيرد، و بنا به آنچه كه ذكر شد به چيزى كه مورد مشاهده نيست تعلق مى يابد.و حالت ظهور ـ در اينكه امام (عليه السلام) براى كسانى كه معتقد به امامت او و واجب بودن اطاعت او هستند لطف الهى حساب مى شود ـ مانند حالت غيبت است و فرقى با آن ندارد.و بدين ترتيب شبهه و اشكال مطرح شده، از اعتبار مى افتد و ساقط مى شود.و سپاس خداوند يكتا را، و سلام و صلوات بر پيامبر خدا محمّد و اهل بيت او باد.







بسمه تبارك و تعالى



«از خداى متعال فرج و ظهور



ولى عصر (عجّل اللّه تعالى فرجه الشّريف) را بخواهيم»











«به مردم بگو: به اين مكان (مسجد مقدّس جمكران) رغبت نمايند و آن را عزيز دارند ...».



«از فرمايشات حضرت مهدى(عليه السلام) به حسن بن مثله جمكرانى»