بازگشت

چگونگي آگاهي امام غائب بر امور


اگر گفته شود: امام در حال غيبت و مخفى بودن چگونه بر انجام يافتن كارهاى ناشايسته توسط شيعيان خويش آگاه مى شود تا آنان از تأديب وعقوبت او بترسند؟ در حاليكه او در زمان غيبت بگونه اى است كه هيچ اقرار كننده اى نزدش اقرار نمى كند و هيچ شاهدى پيش او شهادت نمى دهد. و آيا چنين علّتى براى ترسيدن شيعيان از مخالفت با او و باز ايستادن از گناه، جز ادّعايى باطل مى تواند باشد؟



گوييم: علّت آورنده به باطل نيست جز آنكس كه از وجدان خودش انصاف نمى طلبد و آنچه را كه عليه اوست يكسان با چيزى كه به نفع اوست ملاحظه نمى كند.



امّا شناخت امام نسبت به انجام شدن كارهاى ناشايسته از بعضى دوستانش چه بسا از همه وجوه مختلفه اى باشد كه در صورت آشكار بودن و فرمانروايى و قدرت اجرايى داشتن او، مى توانست موجب علم به انجام آن امور توسط آنان باشد