آنچه در آينده سبب كفر ميشود در حال حاضر كُفر نيست
آنچه در آينده سبب كفر مى شود در حال حاضر كُفر نيست: آنچه كه اين گفتارِ ما را ـ كه هرچه به منزله سبب براى كفر است لازم نيست در حال حاضر كفر باشد ـ روشن مى سازد، اينست كه فرض كنيم شخصى در مورد فردى توانا از بين ما اعتقاد پيدا كند كه «او بدرستى مى تواند در غير خودش از اجسام ديگر، كارى را بدون هيچگونه تماسى با آن انجام دهد و به شكل غير مباشر، در آن تصرفاتى خارق العاده كند.»
اين مطلب خطا و جهالت است و كفر نيست.
از طرف ديگر محال نيست كه در باره همين شخص ـ با همين اعتقاد ـ علم داشته باشيم كه اگر يك پيغمبرى ظهور كرد و مردم را به نبوت خويش فرا خواند و معجزه اش را همين قرار داد كه خداوند بدست او كارى را انجام دهد بگونه اى كه اسباب بشرى به آن نرسد ـ كه خود اين كار حتماً علمى و معجزه اى الهى است ـ همين شخص او را تكذيب مى كند و به او ايمان نمى آورد و حتى مى شود در نظر گرفت كه اين شخص، آن مدّعى پيامبرى را مى كشد. و آنچه از اعتقاد او نسبت به مقدور شخص قادر ذكر شد، به منزله سبب چنين مخالفت و تكذيب و قتلى باشد. اما هرگز لازم نمى آيد كه چنين اعتقادى در اهميت و بزرگى، همرتبه و همشأن با چنين افعالى باشد.
و اين بود مجموعه سخنانى در باره غيبت كه به وسيله آن بر اصول وفروع آن آگاهى حاصل شود و بعد از آن اگر هم مطالبى باقى مانده باشد چنانست كه گويا نيازى به طرح آنها نبوده است.
و از خدا يارى مى جوئيم و توفيق نيكو مى طلبيم نسبت به آنچه كه موافق حق و مطابق آنست و مخالف باطل و دور از آنست و او به لطف و رحمت خويش شنواى اجابت كننده ا ست و خدا ما را كفايت كننده است و نيكو وكيلى است.
پايان كتاب «المقنع»
و الحمد لله اولا و آخراً و ظاهراً و باطناً