اصل لزوم عصمت
اما در مورد آنچه كه بر لزوم عصمت امام دلالت دارد بايد گفت: علت نياز مردم به امام آنست كه بنا بر آنچه طبق مبناى مورد اعتماد خود ذكر كرديم، وجود او لطفى بر مردم است كه موجب جلوگيرى آنان از افعال ناشايسته و انجام دادن امور شايسته و واجب مى گردد.
حال از دو صورت خارج نيست، يا خود او هم چنين نيازى به چنين لطفى در بازگيرى از گناه و زمينه سازى انجام واجب دارد يا ندارد.
اگر چنين نيازى در او هست، خود او هم نياز به امام خواهد داشت همانگونه كه ديگران به او نياز دارند زيرا علّت اين نياز به امام نمى تواند در جايى مقتضى اين نياز باشد و در جايى نباشد ـ كه منافات با علت بودن آن دارد ـ و همينطور سخن در باره امامِ مورد نياز او نيز همچون سخن در باره خود اوست كه از دو حال بيرون نيست ـ چنانكه ذكر شد ـ و اين نكته تنها دو چيز را اقتضا مى كند.
يا اينكه بر امامى متوقف شويم كه علّت حاجت و نياز به امام در حقّ او وجود نداشته باشد و يا اينكه به امامانى بهم پيوسته به شكل بى نهايت امام، معتقد شويم كه محال است.
در اين مرحله به ناچار بايد به امامى معتقد بود كه علّت نياز به امام در وجود او نباشد و چنين شخصى كسى جز معصوم نخواهد بود كه بر حسب اعتقاد ما ممكن نيست كار حرام و عمل ناشايسته اى را انجام دهد.
مسائل در باره اين دليل نيز ـ كه قابل طرح بوده اند ـ با جواب كامل و همه جانبه آنها چنانكه اشاره شد در كتاب شافى نقل و بررسى شده اند.( [13] )
پاورقي
( [13] ) مشروح بحث «عصمت امام» در كتاب «الشافى فى الامامة» جلد 1 صفحه 287 تا 329 آمده است.