2. نماز بر پيكر پدر
برگرفته از كتاب : چشم به راه مهدي
--------------------------------------------------------------------------------
امام حسن عليه السلام در آستانه ارتحال قرار گرفت . چند روزى كسالت شديد پيدا كرد. خليفه از اين امر آگاه شد. و به دستورى وى ، گروهى از سران دولت و گروهى از پزشكان ، به منزل امام يازدهم رفتند، تا ضمن مداواى حضرت و كسب وجهه عمومى ، اوضاع و شرايط را زير نظر بگيرند و رفت و آمدها را به كنترل در بياورند اگر صحنه مشكوكى در رابطه با جانشينى و امامت پس از امام حسن عليه السلام ديدند، آن را گزارش كنند .
تا اين كه در تاريخ هشتم ربيع الثانى ، سال 260 ه ق . امام حسن عليه السلام در شهر سامرا، چشم از گيتى فرو بست و به جوار حق شتافت .
شيخ مفيد مى نويسد:
(( فلما ذاع خبر وفاته صارت سر من راءى ضجة واححدة عطلت الاءسواق و ركب بنوهاشم والقواد و سائر الناس الى جنازته فكانت سر من راءى يومئذ شبيها بالقيامة فلما فرغوا من تهيئته بعث السلطان الى ابى عيسى ابن المتوكل ياءمره بالصلاة عليه . ))
زمانى كه خبر وفات امام حسن عليه السلام پخش گرديد، سامرا غرق در عزا شد، بازارها تعطيل گرديد، بنى هاشم و ماءموران دولت و ساير مردم به سوى خانه امام حركت كردند. در آن روز، گويى قيامتى برپا شد... هنگامى كه مقدمات غسل و تشييع تمام شد، حاكم عباسى به فرزند متوكل (ابو عيسى ) دستور داد بر جنازه امام يازدهم نماز بگزارد.
نقل ديگر آن است كه پس از درگذشت امام حسن عليه السلام و غسل و كفن وى ، جعفر (برادر امام ) در كنار جنازه حاضر شد، تا بروى نماز بگذارد، ناگهان كودكى از لابه لاى جمعيت به جلو آمد و جعفر را از كنار پيكر پدر كنار زد و خود بروى نماز گزارد .
بين اين و نقل مى توان اين گونه جمع كرد كه بگوييم دو نماز بر جنازه امام حسن عسكرى گزارده شده ، در جمع و آشكارا و در خلوت و نهانى .
و اين نكته را مى توان از روايت پيشين كه بدان اشارت رفت استفاده كرد، راوى مى گويد:
(( ... فلما صرنا فى الدار اذا نحن بالحسن بن على عليه السلام على نعشه مكفنا فتقدم جعفر بن على ليصلى على اخيه ، فلما هم بالتكبير خرج صبى ... فجبذ برداء جعفر بن على و قال : تاءخر ياعم فانا احق بالصلاة على ابى فتاءخر جعفر و قدار بدوجهه و اصغر...))
(ابوالاءديان ) مى گويد: هنگامى كه به خانه امام حسن عليه السلام رسيديم وى را در حالى ديديم كه كفن شده بود. برادرش جعفر جلو افتاد تا بر جنازه امام نماز بخواند. هنوز تكبير را نگفته بود كه كودكى بيرون آمد و لباس جعفر را گرفت و او را از جنازه كنار زد و فرمود:اى عمو كنار بايست كه من از تو براى نماز گزاردن بر پدرم شايسته ترم .
جعفر نيز در حالى كه رنگ از چهره اش پريده بود، كنار رفت .
از اين روايت استفاده مى شود نمازى كه امام مهدى عليه السلام بر بدن امام حسن خوانده در خانه امام و در ميان افراد خاص برگزار شده و اين با نماز ابو عيسى كه در ميان جمع و نماز رسمى بوده است ، ناسازگارى ندارد. البته اين جمع بندى در صورتى است كه بخواهيم مساءله را از جنبه عادى و معمولى بررسى كنيم . و اما در فرض اعجاز و غير عادى بودن ، نيازى به اين مباحث نيست .