بازگشت

قدرت روحي موهبتي


قدرت معنوي و نيروي روحي پيامبران و اوصياء آنان، توانائي وهبي است که خداوند، بدون وساطت زحمت و رياضت، از عالم



[ صفحه 84]



غيب به ايشان عطا نموده و همين است که «بينه» رسالت و «آيه» و نشانه ي وصايت بوده، مقام آسماني و منصب الهي آنان را اثبات مي کند.

کارهاي خارق العاده ي پيامبران و امامان معصوم عليهم السلام مثل مرده زنده کردن و شفا دادن کور و شق القمر و سخن گفتن با حيوانات و فرمان بردن جن و فرشته و ساير اشياء از آنان، همه معلول همان قدرت وهبي است که خداوند به ايشان بخشيده است.

زيرا انبياء و ائمه عليهم السلام نه چله نشيني داشته اند، نه به دستور مرشد و مرتاضي رياضت کشيده اند. بلکه تصرفشان در کائنات و تسخيرشان نسبت به اشخاص و اشياء، در اثر قدرتي است که پروردگار مهربان در باطنشان آفريده تا نشانه ي حقانيت و سند اثبات رسالت و امامتشان باشد.

در مدارک اسلامي اسناد زيادي در اين مورد وجود دارد و متن کتاب و سنت گوياي اين حقيقت است که يکي از راه هاي شناخت حجت الهي، قدرت خدادادي است.

نمونه اي از اخبار، گزارش محمد بن ابراهيم نعماني، حديث نگار بزرگ قرن چهارم هجري است که در صفحه ي 242 «کتاب الغيبة» نوشته و ترجمه اش چنين است:

ابي الجارود گويد: به امام پنجم، حضرت باقر عليه السلام عرض کردم: وقتي پيشواي بحق و امامي از اهل بيت درگذشت، حجت بعد از او چگونه شناخته مي شود و از روي چه نشانه اي مي توان امام



[ صفحه 85]



معصوم را تشخيص داد؟

حضرت فرمودند:

به هدايت و وقار و اعتراف دودمان پيامبر نسبت به برتري او به اينکه از چيزي ما بين مشرق و مغرب سوال نشود، مگر آنکه پاسخ دهد و اجابت نمايد.

در اين سند، پيرامون نشانه هاي امام معصوم و جانشين پيامبر، روي چهار مورد تکيه شده که عبارتند از:

1. هدايتگري و ارشاد مردم به معارف وحي و حقايق کتاب و سنت.

2. سکوت و وقار يعني پرهيز از سخن نابجا و نگاه نارواي تند و زننده.

3. اقرار آل محمد صلي الله عليه و آله به فضيلت او و اعتراف همگان به برتري مقام وي.

4. اجابت هر درخواستي يعني پاسخگويي به تمام سوالات و قدرت بر انجام هر کاري در جهان آفرينش که از او خواسته شود و در جهت هدايت امت باشد.

از اين بيان حضرت باقر عليه السلام استفاده مي شود که قدرت وهبي، يکي از نشانه هاي حجت خداست.

البته چنانکه در مورد علم وهبي خاطرنشان گرديد (که دانش آسماني سفيران الهي، به مقدار وسعت دائره ي رسالت و در محدوده ي هدايتگري آنان بوده است) در مورد قدرت وهبي نيز اين نکته قابل



[ صفحه 86]



توجه است که توان روحي تمام پيامبران و اوصياء آنان، يکسان نيست، بلکه هر پيامبر يا وصي پيامبري، به اندازه ي مقام و گسترش رسالت و اهميت وصايتش، از نيروي موهبتي خداوندي بهره مند گرديده است.

فقط حضرت خاتم الانبياء و اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام داراي قدرت وهبي گسترده و بي قيد و شرط هستند، يعني بر تمام نظام خلقت ولايت دارند و همه ي آنچه خدا آفريده، در جهان ملک و ملکوت و در اين دنيا و عالم پيش از اين دنيا و جهان آخرت، بهشت و جهنم، جن و فرشته، زمين و زمان، دريا و صحرا، و خلاصه کليه ي پديده ها و مخلوقات پروردگار، بدون استثناء، زير سيطره ي آنان و تابع اراده و فرمانشان مي باشند. چه آنکه اراده ي اين بزرگواران، اراده ي خداوند است و به همان ملاک که اراده ي پروردگار، تخلف از مراد ندارد، اراده و امر اين برگزيدگان الهي نيز، بر تمام مقدرات آفرينش نافذ است و تخلف نمي پذيرد.

در کتاب «روح هستي» از امام زمان حضرت بقية الله عليه السلام خاطرنشان گرديده نموده ايم که فرمودند:

دلهاي ما، ظرف هاي مشيت الهي است پس هر گاه خداوند (چيزي را اراده کرد و) خواست، ما نيز خواسته ايم. و خدا مي فرمايد: و نمي خواهيد مگر خدايي که پروردگار جهان هاست بخواهد.



[ صفحه 87]



اکنون چند ماجرا و گزارش در اين باره خاطرنشان مي سازيم تا افق انديشه ها نسبت به قدرت آسماني و ولايت بي قيد و شرط اهل بيت معصومين عليهم السلام روشن تر شود. البته اسناد فراواني از کتاب و سنت پيرامون اين مطلب وجود دارد که در منابع شيعه و غير شيعه، به طور پي در پي و متواتر ثبت گرديده، اما به خاطر رعايت اختصار، تنها به يادآوري چند سند از باب نمونه، قناعت مي ورزيم.

نخست چند رويداد و گزارش از مدارک علمي و حديثي شيعه: