بازگشت

قدرت روحي اکتسابي


قدرت هاي روحي که معلول رياضت و حصر نفس مي باشد، اکتسابي است و هر بشري مي تواند به مقدار تحمل رياضت ها و تمرکز دادن به فکرش، چه از راه هاي رحماني و چه از راه هاي شيطاني، بدان دست يابد و کارهاي خارق العاده انجام دهد. درست مانند قدرت هاي بدني که هر که بخواهد مي تواند به وسيله ي ورزش و تمرين هاي مداوم، جسم خود را نيرومند سازد.

اين توانمندي هاي روحي، به تنهائي، نه نشانه ي حقانيت و قرب به مقام ربوبي است و نه دليل بر کمالات حقيقي و مقامات آسماني، حتي اگر شخصي پيوسته نوافل را بجا بياورد، همواره شب زنده داري کند و تمام روزها را روزه بدارد، اما نه براي خدا، بلکه براي رياضت کشيدن و قوت روح پيدا کردن، و تصرف در اشخاص و اشياء، به هدفش که قدرت معنوي است نائل مي گردد و به تصرف در اشياء و



[ صفحه 83]



تسخير افراد نيز ممکن است قادر شود، اما نزد خدا اجري ندارد.

زيرا به همان نيتي که براي آن کار کرده، رسيده و چون اخلاص و قصد قربت نداشته، از پاداش اخروي و مقامات اولياء الله محروم است. بله اگر شخصي عبادات را مخلصانه براي خدا انجام دهد، کمال واقعي و قرب حضرت حق در او پيدا مي شود و قدرت روح يافته، صاحب کراماتي مي گردد. اما چنين شخصي که به سرچشمه ي فيض رحمان پيوسته و از نور ولايت اهل بيت بهره گرفته، هرگز خود را مطرح نمي کند و سرسوزني دعوت به خويش ندارد و ادعائي جز بندگي خدا و توسل به ائمه ي اطهار عليهم السلام در وجودش پيدا نمي شود.

خلاصه چنين توانائي که با زحمت و رياضت به دست مي آيد، نوعي از قدرت است که اکتسابي مي باشد. اما نوع ديگري از توانائي وجود دارد که اکتسابي نيست و با حبس نفس و تمرين فکر و محاصره ي روح پديد نمي آيد، بکله فقط وابسته به موهبت الهي بوده و خداوند در وجود همان شخصيت هائي که اراده کرده قرار داده است. اين را «قدرت وهبي» گويند.