بازگشت

هشداري مهم


مطالبي که بيان شد، هشدار مهمي است براي تمام مردم، مخصوصا عوام که زود فريب مي خورند و با مشاهده ي اندک چيزي به هر آستاني سر مي سپارند.

برخي از دکان داران مريد ساز، ختم ها و اورادي به عنوان برنامه ي تزکيه ي نفس و دستورات چله نشيني و اذکاري، به بهانه ي تهذيب باطن و صعود روح به پيروانشان مي دهند.

شخص تابع هم با کمال تعبد، رياضت مي کشد و اذکار مخصوص را در اوقات خاص خود مي خواند و فکر را به همان جهتي که مرشد خواسته، تمرکز مي دهد. خواه ناخواه، بعد از مدتي خوابي مي بيند، يا در اثر تلقين به نفس که معلول حرفهاي مرشد است، مکاشفه اي براي



[ صفحه 80]



او رخ مي دهد و خلاصه اثري در روح خود مي يابد که قبلا فاقد آن بوده است.

در اينجا اهل دقت و افراد دانا و نکته شناس مي دانند که اين توفيقات معنوي، از قبيل خواب ديدن ها و انبساط روح يافتن ها و مکاشفات گوناگون، نتيجه ي قدرت روح است که بر اثر محاصره ي نفس و حبس فکر پيدا شده است و ربطي به حق بودن يا بطلان جناب مرشد و مراد ندارد.

چه بسا ممکن است بيشتر از اين ثمرات، از راه رياضت هاي نامشروع هم حاصل شود. اما جوانان پاکدل و ناآگاه و مردم ساده لوح و ظاهربين، خيال مي کنند اين آثار، فقط معلول توجه نفساني قطب و نفس کريمانه ي مراد و کرامت شخص مرشد است و خبر ندارند که ريشه ي اصلي کار، مربوط به رياضت هاي خودشان مي باشد که منشا حصر روح گرديده، قدرت باطني و حالات جديدي را پديد مي آورده است.

در هر حال اين رمزي بود که شگرد کار خيلي ها را فاش مي سازد و هشداري است تا مردم زودباور، به بازيهاي مريدبازان دنيا طلب - که در پي ثروت و رياست اند - فريفته نشوند و به هر آستاني سرنسپارند.

روش فقهاء شيعه و علماء با اخلاص؛ دعوت به حق است، نه دعوت به نفس. از اين رو خود را مطرح نمي کنند و نفس و القائات خويش را موثر نمي دانند. بلکه در برنامه دادن براي تهذيب باطن و سير و سلوک نفساني و براي تطهير قلب و تزکيه ي روح، به بيانات



[ صفحه 81]



معصومين عليهم السلام استناد مي کنند و تنها دعاها و دستوراتي را که در کتاب و سنت است، آن هم به عنوان امر خدا و پيامبر و ائمه عليهم السلام، به به عنوان دستور خود و اختراع خويش، توصيه مي نمايند.

اکنون به شيفتگان معنويت و مردم حق جو، بخصوص جوانان پاکدل که در جستجوي کمالات روحي و مصمم بر تزکيه ي باطن هستند، توصيه مي شود جز به خدا و اهل بيت عليهم السلام، گرايش نيابند و بدانند راه اصلي و شيوه ي مورد رضاي معصومين، تقوي و پارسايي است؛ يعني ترک گناهان و انجام واجبات. اگر هم خواستند بيشتر به توفيقات معنوي برسند و از کمالات نفساني برخوردار گردند به انجام مستحبات، در حد مقدور و ترک مکروهات، به اندازه ي امکان بپردازند، سپس هر چه بيشتر قرآن تلاوت کنند، دعاهاي وارده از معصومين را قرائت نمايند و معرفت و محبت و توسلات خود را به اهل بيت، مخصوصا حضرت صاحب الزمان عليه السلام محکم تر و پيوسته تر سازند. نيز توجه داشته باشند که برنامه ي تصفيه و خودسازي معنوي، در همين است و بس.

در توسل به ائمه اطهار و حضرت بقية الله عليهم السلام نيز زمان و مکان ها فرق ندارند، جز آنچه در کتاب و سنت بيان شده است. مثل برتري مسجد الحرام و مساجد ديگر و حرم اهل بيت عليهم السلام و امثال آن نسبت به ساير مکان ها و فضيلت شب هاي جمعه و



[ صفحه 82]



عصرهاي جمعه و روز عيد غدير و شب نيمه ي شعبان و ماه رمضان و امثال آن، نسبت به ساير زمان ها، که سند شرعي دارند. اين اوقات و اماکن به حکم وحي، شرافت و امتياز خاصي يافته اند. اما خانقاه فلان درويش يا خانه ي فلان آقا و مرشد و مراد، به عنوان شخص او، هيچ فضيلتي ندارد. بلکه اگر موجب تقويت باطل شود و باعث فريب خوردن عوام الناس گردد، چه بسا حرام هم باشد.