بازگشت

گنجهاي دانش


راه دانشمند شدن و رسيدن به علوم و معارف نيز دو گونه است:

يکي به طريق اکتساب و تلاش علمي. دوم از راه موهبت و دست يابي به گنج هاي دانش آسماني؛ بدون زحمت تحصيل و رنج فراگيري.



[ صفحه 57]



راه اکتسابي علوم آن است که زحمت و کوشش فرد، واسطه ي نيل به دانش مي باشد مثلا دانش آموز، دوره ي ابتدائي را طي مي کند. سپس مرحله ي دبيرستان را پشت سر مي گذارد و وارد دانشگاه مي شود و خلاصه پله پله، با زانو زدن در برابر اساتيد و مطالعات پي گير و تلاش هاي شبانه روز، به معادن فرهنگ و علوم دست مي يابد.

اما طريق موهبت آن است که بدون درس گرفتن و استاد ديدن، و بي زحمت کتاب خواندن و مباحثه کردن، يکباره چشمه هاي جوشان معارف الهي، از عالم غيب سرازير شود و در وجود انسان جريان پيدا کند و انوار علوم آسماني به قلبش بتابد.

دانش بشري، همه از راه اکتساب و تحصيل است، اما علوم پيامبران و امامان عليهم السلام فقط از طريق الهام و موهبت مي باشد.

گرچه هر دو علم را خدا داده و همچنانکه در مثال ثروت بيان کرديم، هم عالم شدن ساير انسان ها که بر اثر تحصيل و کوشش مداوم است، به فيض و لطف پروردگار و نعمت هاي الهي مي باشد و هم نيل به گنج هاي اسرار رباني و معارف عالم غيب و انوار دانش آسماني، به اراده ي آفريدگان جهان مي باشد. اما راه اول را که همراه با کار و تحصيل خود انسان است، «علم اکتسابي» نامند و طريق دوم را که بدون دخالت بشر و بي زحمت و رنج درس خواندن مي باشد، دانش موهبتي يا «علم وهبي الهي» گويند.

هر پيامبر و وصي پيامبري، به تعليم الهي آنچه را در مسير رسالت



[ صفحه 58]



و در جهت هدايت امت قرار دارد مي داند و اين آگاهي از اسرار تکوين و تشريع، آيه ي و بينه اي براي نشان دادن حقانيت وي محسوب مي شود.

البته علم موهبت شده به هر حجتي، در محدوده ي هدايتگري و وسعت دائره ي رسالت يا وصايتش مي باشد نه آنکه هر پيشوائي به تمام علوم اولين و آخرين دانا باشد. فقط پيامبر اسلام و اهل بيت معصومين آن حضرتند که به تعليم خداوندي از جميع اسرار خلقت و تمام علوم آسمان و زمين آگاهند و سراسر، دانش و نور آفريده شده اند.

گزارش هاي فراوان و نصوص پي در پي که در اصطلاح، «اخبار متواتر» ناميده مي شوند از طريق شيعه و غير شيعه، سند زنده ي اين حقيقت است و مدارک اسلامي، سرشار از احاديثي است که بيانگر احاطه ي علمي چهارده معصوم بر تمام مخلوقات مي باشد.

اکنون به طور نمونه قسمتي را خاطر نشان مي سازيم:

نخست چند مورد را که در کتاب «روح هستي» از متون روايي شيعي نقل کرده ايم يادآور مي شويم:

از امام مجتبي عليه السلام روايت شده که فرمودند:

«انا لنعلم ما يجري في الليل و النهار»

ما آنچه را در شب و روز جريان مي يابد مي دانيم.



[ صفحه 59]



سپس افزودند:

خداوند متعال، حلال و حرام و علم تنزيل و تاويل را به پيامبرش آموخت، آنگاه رسول خدا صلي الله عليه و آله تمام دانش خود را به علي عليه السلام تعليم نمود.

باز از همان بزرگوار گزارش شده که فرمودند:

از جدم رسول خدا صلي الله عليه و آله درباره ي پيشوايان بعد از او پرسيدم. فرمودند: امامان بعد از من به عدد نقباء بني اسرائيل، دوازده نفرند که خداوند، دانش و فهم مرا به آنان داده و تو نيز اي حسن از جمله ي ايشان هستي.

پرسيدم: اي رسول خدا، پس قائم ما اهل بيت، کي ظهور خواهد کرد؟

فرمودند: حسن جان، مثل او همانند قيامت است که در آسمان ها و زمين، بس گران باشد. به سراغتان نيايد مگر يکباره و ناگهان.

نيز همان امام معصوم عليهم السلام فرمودند:

شنيدم که پيامبر خدا صلي الله عليه و آله به علي عليه السلام مي گفت: تو وارث دانش من هستي و معدن حکمت هايم مي باشي و پيشواي بعد از من خواهي بود. زماني که شهادتت فرا رسد، پسرت حسن و بعد از شهادت وي فرزندت حسين به امامت رسند. وقتي حسين، شهيد شود پسرش علي، امام است زيرا بعد از حسين، نه نفر از نسل او امامان پاک و پيشوايان طاهرين مي باشند.



[ صفحه 60]



عرض کردم: اي رسول خدا، نامهاي آن نه نفر چيست؟

فرمودند: علي و محمد و جعفر و موسي و علي و محمد و علي و حسن و مهدي. که از نسل حسين است و خداوند تعالي به وسيله ي او زمين را سرشار از انصاف و عدالت سازد، چنانکه مالامال از ظلم و ستم شده باشد.