بازگشت

آماده سازي براي غيبت


امام حسن عسکري عليه السلام که به وضوح مي ديد که اراده خداوند براي ايجاد دولت الهي بر روي زمين و در برگرفتن همه جهان انسانيت و گرفتن دست مستضعفان در زمين، تا خوف آنان به امنيت خاطر تبديل گردد، و خداي را عبادت کنند، وهيچ چيز را شريک او نگيرند... بر اين تعلّق گرفته است که فرزندش غيبت کند....

فعاليت امام حسن عسکري عليه السلام و برنامه ريزي او در تحقّق بخشيدن هدف مزبور به دو کار مقدّماتي نياز داشت:

1. مخفي کردن مهدي از چشم مردم و نماياندن وي فقط به خواص؛

2. آن که به هر ترتيب، فکر غيبت را در اذهان و افکار رسوخ دهد، و به مردم بفهماند که اين مسؤوليت اسلامي را بايد تحمّل کنند، و مردم را به اين انديشه و متفرّعات آن عادت دهند....

بيانيه هاي امام حسن عسکري عليه السلام سه شکل داشت:

الف) بيانيه هاي کلّي و عمومي درباره صفات مهدي عليه السلام از قبيل: «وقتي قيام کند، در ميان مردم با علم خود داوري خواهد کرد، مانند داوري داوود که از دليل و برهان، پرسشي نمي کرد».

ب) توجيه و نقد سياسي در مورد اوضاع موجود، و مقرون کردن آن به انديشه وجود مهدي عليه السلام و ضرورت ايجاد دگرگوني ها از سوي او:

«وقتي قائم خروج کند، به ويران کردن منابر و جايگاه هاي خصوصي در مساجد فرمان خواهد داد، اين جايگاه ها به منظور امنيت و محافظت خليفه از تعدّي، و براي افزودن هيبت او در دل ديگران بنا شده است».

ج) اعلاميه هاي کلّي براي پايگاه ها و اصحابش که در آن، ابعاد انديشه غيبت براي آنان و ضرورت آمادگي و عمل به آن توضيح داده شده بود، تا غيبت امام عليه السلام و جدايي او را از آنان بپذيرند.

امام به ابن بابويه نامه اي نوشت، و در آن فرمود:

«بر تو باد بردباري و انتظار گشايش، پيغمبر فرمود: برترين عمل امّت من، انتظار کشيدن گشايش است، و شيعه ما پيوسته در اندوه است تا فرزندم ظهور کند...».

راه ديگري که امام براي آمادگي غيبت در اذهان مردم انجام داد، پنهان نمودن خود و برقراري رابطه با دوستان و طرفداران، از طريق مکاتبه و مراسله بوده است. هم چنين نظام و روش وکالتي و وساطتي که امام حسن عسکري عليه السلام با پايگاه هاي مردمي خود برگزيد، روشي ديگر از روش هايي بود که براي فهماندن مسأله غيبت آماده شده بود....