ملاقات با امام زمان
آيا در دوره غيبت کبري ملاقات با امام زمان عليه السلام ممکن است، و چه افرادي و تحت چه شرايطي مي توانند حضرت را ملاقات کنند؟
با توجّه به رواياتي که در مورد ملاقات با امام زمان عليه السلام وارد شده است، نظر علما بر اين است که در دوره غيبت کبري ملاقات با امام زمان عليه السلام ممکن است، و حکايت هاي زيادي که در زمينه ديدار با امام زمان عليه السلام در کتاب ها نقل شده که مؤيّد امکان ملاقات با حضرت است.
ديدار و رويارويي با حضرت، به سه صورت ممکن است پيش آيد:
1. ديدار حضرت با عنوان غير واقعي ايشان، به طوري که کاملاً براي ديدار کننده، ناشناس باشند.
2. ديدار حضرت با عنوان حقيقي ايشان، بدون اين که اين امر را ملاقات کننده متوجّه شود؛ مگر پس از پايان ديدار.
3. ديدار حضرت با عنوان حقيقي ايشان، و به صورت اختياري در حالي که ديدار کننده نيز در اثناي ملاقات، متوجّه اين امر باشد، اين گونه ديدار بسيار کم نقل شده است، مانند ملاقات سيّد بن طاووس و يا علاّمه بحرالعلوم.
آري هر شيعه پاک سرشتي مي تواند آن حضرت را ملاقات کند، ولي بايد توفيق، رفيقش شود، از گناهان و موارد شبهه دار و مشکوک پرهيز کرده، و درون خويش را از آلودگي هاي روحي پاک کند، و از طرفي به ايمان و يقين و صفات پسنديده، انجام واجبات و مستحبّات، نظير استمرار بر نماز شب، زيارت عاشورا، زيارت جامعه، دعاي عهد، دعاي فرج، دعاي ندبه، زيارت آل يس و...، و ذکر حق تعالي جان خود را آراسته کرده، و در رفع نيازمندي هاي مردم و اصلاح جامعه کوشا باشد، تا نور ولايت در دل او بتابد، و توفيق ديدار حضرت نصيبش گردد.
مشتاق ديدار امام زمان عليه السلام علاوه بر اين که در خود، زمينه ملاقات با حضرت را ايجاد مي کند، بايد به نکاتي چند توجّه داشته باشد:
الف. ديدار حضرت، يک اصل اساسي و ضروري نيست؛ يعني اين گونه نيست که اگر شخصي، توفيق ديدار حضرت را پيدا نکرد، مورد عنايت آن حضرت نيست، يا از پيروان صادق و شيعيان راستين آن حضرت محسوب نمي شود؛ زيرا حتّي در زمان حضور پيامبرصلي الله عليه وآله وسلم و ائمّه عليه السلام هم شيعيان راستيني بودند که حتّي براي يک بار توفيق ديدار نيافتند.
آن چه در دوران غيبت، اصل اساسي براي يک شيعه است، انتظار صادقانه، ايجاد زمينه براي ظهور حضرت، و عمل به تکاليف ديني است. در روايت است که:
«هرکس با انتظار قائم عليه السلام از دنيا رود، همچون کسي است که در خيمه امام زمان عليه السلام و در خدمت او باشد». [1] .
ب. دل خود را با نور محبّت و ولايت ايشان، آشنا سازد، و براي اطاعت از خداوند، به شدّت تلاش کند، و در راه تحقّق اين هدف، گام بردارد.
ج. انگيزه هاي مادي و دنياگرايانه را ترک کند.
د. از افراط و تفريط و اقداماتي که ضرر قطعي براي روح و جسم او دارد، پرهيز کند.
ه. از عزلت و کناره گيري و بي توجّهي به مسؤوليت هاي اجتماعي دوري گزيند.
و. از تماس گرفتن با افرادي که در لباس هاي گوناگون، اين ابزار مقدّس را دست مايه اهداف دنيايي خويش قرار مي دهند، دوري گزيند، و از تأخير فيض ديدار، به خاطر مصلحت هايي خاص و الهي، نااميد نگردد.
پاورقي
[1] بحارالانوار، ج52، ص125.