بازگشت

خورشيد پنهان


در پاسخ سؤال ياد شده، بايد يادآوري کنيم که اين سؤال، تازگي نداشته، و تنها در عصر ما مطرح نشده است؛ بلکه از روايات اسلامي بر مي آيد که حتّي پيش از تولّد حضرت مهدي عليه السلام نيز اين سؤال مطرح بوده، و هنگامي که پيامبر و ائمّه پيشين عليهم السلام از مهدي و غيبت طولاني آن حضرت سخن به ميان مي آوردند، با چنين سؤالي رو به رو مي شدند، و به آن پاسخ مي گفتند. به عنوان نمونه:

1. پيامبر اکرم در پاسخ اين پرسش که آيا شيعه در زمان غيبت، از وجود قائم فايده اي مي برد؟ فرمود:

«بلي، سوگند به پروردگاري که مرا به پيامبري برانگيخت، در دوران غيبتش از او نفع مي برند، و از نور ولايتش بهره مي گيرند، همان گونه که از خورشيد، به هنگام قرار گرفتن در پشت ابرها استفاده مي کنند». [1] .

2. امام صادق عليه السلام فرمود: از روزي که خداوند، حضرت آدم را آفريده تا روز رستاخيز، زمين هيچ گاه خالي از حجّت نبوده و نخواهد بود، يا حجّت ظاهر و آشکار، و يا غايب و پنهان، و اگر حجّت خدا نباشد، خدا ستايش نمي شود. راوي پرسيد: «مردم چگونه از امام غايب و پنهان استفاده مي کنند؟».

حضرت فرمود: «آن چنان که از خورشيد پشت ابر استفاده مي کنند». [2] .

3. خود حضرت مهدي - عجّل اللَّه تعالي فرجه - نيز روي اين معنا تکيه کرده است. در توقيعي که آن حضرت در پاسخ به سؤالات «اسحاق بن يعقوب» صادر فرمود، و توسّط محمّد بن عثمان، تحويل اسحاق گرديد، چنين نوشت: «امّا چگونگي استفاده مردم از من، همچون استفاده آن ها است از خورشيد، هنگامي که در پشت ابرها پنهان مي شود». [3] .

در توضيح اين تشبيه، بايد يادآوري کنيم که: خورشيد داراي دو نوع نورافشاني است:

1. نورافشاني آشکار و مستقيم.

2. نورافشاني غير مستقيم.

در نورافشاني آشکار، اشعّه خورشيد، به خوبي ديده مي شود، ولي در تابش غير مستقيم، ابرها همانند يک شيشه مات، نور مستقيم خورشيد را گرفته، و پخش مي کنند. امّا آثار حيات بخش خورشيد در رشد و نموّ موجودات و...، مخصوص زماني نيست که نور آن مستقيماً بر پهنه حيات و طبيعت مي تابد؛ بلکه بسياري از اين آثار - مانند: توليد گرما، رويش و رشد گياهان، توليد انرژي لازم براي حرکت و حيات، به بار نشستن درختان، خنديدن شکوفه ها و شکفتن گل ها - در زمان تابش نور مات خورشيد از پشت ابرها نيز وجود دارد.

اشعّه معنوي وجود امام، هنگامي هم که در پشت ابرهاي غيبت پنهان است، داراي آثار گوناگوني است که با وجود متوقّف شدن کلاس تعليم و تربيت و رهبري مستقيم، فلسفه وجودي او را آشکار مي سازد. اينک برخي از اين آثار را به اختصار مورد بررسي قرار مي دهيم.


پاورقي

[1] مجلسي، بحار الأنوار، تهران: المکتبة الاسلامية، 1393ق، ج52، ص93؛ ج36، ص250.

[2] مجلسي، همان کتاب، ص92.

[3] طوسي، الغيبة، ص177؛ مجلسي، همان کتاب، ص92؛ اربلي، عليّ بن عيسي، کشف الغمّة، تبريز: مکتبة بني هاشمي، 1381ق، ج3، ص22.