بازگشت

نقل از ميرزا محمد استرآبادي و شيخ محمد نوه شهيد ثاني


علامه ي مجلسي در «بحار» فرموده که: «جماعتي مرا خبر داد از سيد سند فاضل، ميرزا محمد استرآبادي که گفت: شبي در حوالي بيت الله الحرام مشغول طواف بودم، ناگاه جواني نيک روي را ديدم که مشغول طواف بود؛ چون نزديک من رسيد، يک طاقه ي گل سرخ به من داد - و آن وقت، موسم گل نبود - و من آن گل را گرفتم و بوييدم و گفتم: اين از کجاست اي سيد من؟!

فرمود: از... [1] براي من آورده اند؛ آن گاه از نظر من غايب شد و من او را نديدم.

مولف گويد که: شيخ اجل اکمل، شيخ علي، عالم رباني، شهيد ثاني رحمه الله در کتاب «الدر المنثور» در ضمن احوال والد خود - شيخ محمد، صاحب «شرح استبصار» و غيره، که مجاور مکه ي معظمه بود در حيات و ممات - نقل کرده که خبر داد مرا زوجه ي او - دختر سيد محمد بن ابي الحسن رحمه الله



[ صفحه 190]



و مادر اولاد او - که: چون آن مرحوم وفات کرد، مي شنيديد در نزد او تلاوت قرآن را در طول آن شب، و از چيزهايي که مشهور است اين که او طواف مي کرد، پس مردي آمد و عطا نمود به او گلي از گل هاي زمستان که نه در آن بلاد بود و نه آن زمان، موسم آن بود؛ پس به او گفت: اين را از کجا آوردي؟؛ گفت: از اين...؛ [2] آن گاه اراده کرد که او را ببيند، پس او را نديد».

مخفي نماند که سيد جليل، ميرزا محمد استر آبادي سابق الذکر، صاحب کتب رجاليه ي معروفه و آيات الاحکام، مجاور مکه ي معظمه بود و استاد شيخ محمد مذکور است و مکرر شيخ محمد در «شرح استبصار» با احترام، اسم او را مي برد و هر دو جليل القدرند و داراي مقام عاليه، و مي شود که اين قضيه براي هر دو روي داده باشد.

و در پشت «شرح استبصار» که نزد حقير است و ملک مولفش بود و در چند جا خط آن مرحوم را دارد و نيز خط فرزندش، شيخ علي را دارد، چنين نوشته: منتقل شد مصنف اين کتاب - و او شيخ سعيد حميد، شيخ محمد بن شهيد ثاني است - از دار غرور، به سوي دار سرور، شب دوشنبه، دهم ذيقعدة الحرام سنه ي 1030 از هجرت سيد المرسلين صلي الله عليه و اله و سلم.

به تحقيق که من شنيدم از او پيش از انتقال او به چند روز، اندکي مشافهة که او مي گفت براي من که: به درستي که من انتقال خواهم کرد در اين ايام؛ شايد که خداوند مرا اعانت نمايد بر آن، و چنين شنيد از او، غير من اين را، و اين در مکه ي مشرفه بود و او را در قبرستان معلي، نزديک مزار خديجه ي کبري عليها السلام دفن کرديم.



[ صفحه 191]




پاورقي

[1] به جاي سه نقطه، کلمه اي است که معناي آن روشن نيست.

[2] به جاي سه نقطه کلمه اي است که معناي آن روشن نيست.