بازگشت

کلام علامه طباطبايي در اين که حکيمه دو نفرند


علامه طباطبايي سيد بحرالعلوم، در کتاب رجال خود فرموده که: «حکيمه، دختر امام ابي جعفر ثاني عليه السلام (حضرت جواد) است و به نام عمه ي پدرش، حکيمه - دختر ابي الحسن موسي بن جعفر عليهما السلام - است و اوست که حاضر شد در ولادت حضرت حجت عليه السلام چنان که حاضر شد عمه اش حکيمه، ولادت ابي جعفر محمد بن علي جواد عليه السلام را.

و حکيمه است در هر دو موضع و اما حليمه - با لام - پس آن تصحيف (و غلط) عوام است.



[ صفحه 14]



علامه ي مجلسي، در مزار «بحار» گفته که: «در قبه ي شريفه - يعني قبه ي اما عسکري عليه السلام - قبري است که منسوب است به نجيبه ي کريمه ي عالمه ي فاضله ي تقيه ي رضيه ي، حکيمه دختر حضرت جواد عليه السلام».

نمي دانم چرا علماء در کتب مزار، متعرض زيارت او نشدند، با ظهور فضل و جلالت او و اختصاص او به ائمه عليهم السلام. و محل اسرار ايشان بود و مادر قائم عليه السلام در نزد او بود و در ولادت آن حضرت، حاضر بود و گاه گاه آن حضرت را در زمان ابي محمد عسکري عليه السلام مي ديد. و او از سفراي امام بود بعد از وفات آن جناب. پس سزاوار است زيارت کردن او به آنچه جاري نمايد خداوند بر زبان از آنچه مناسب فضل و شأن او است.

شيخ صدوق در «کمال الدين» روايت کرده از محمد بن عثمان عمري که فرمود: «چون متولد شد مهدي عليه السلام، نوري ساطع شد از بالاي سر آن جناب تا به اطراف آسمان، آن گاه به رو در افتاد به جهت سجده براي پروردگار خود، آن گاه سر بلند نمود و فرمود: (شهد الله انه لا اله الا هو و الملائکه و اولو العلم قائما بالقسط لا اله الا هو العزيز الحکيم، ان الدين عند الله الاسلام). [1] .

نيز از حسن بن منذر روايت کرده که گفت: «روزي حمزة بن ابي الفتح، به نزد من آمد و به من گفت: «بشارت باد تو را که ديشب متولد شد در دار، [2] مولودي از براي ابي محمد عسکري عليه السلام و امر فرمود به پنهان نمودن او و اين که سيصد گوسفند برايش عقيقه کنند».



[ صفحه 15]




پاورقي

[1] سوره ي آل عمران: آيه ي 18 و 19.

[2] يعني «خانه امامت» که در آن زمان چنين تعبير مي کردند.