و اما درباره ي وضعيت انسان معاصر؟

که عبارتست از بدبختي و ويراني و هلاکت؛ چه بسيارند ملتهائي که در مقابل چشم و گوش جهانيان دست بگريبان استعمار و آوارگي و ناکامي مي باشند؟

همين ملت فلسطين را مي بينم که ابرقدرتها را توطئه هاي خود، وطن و سرزمينشان را غصب کرده و آواره شان نمودند با چند صهيونيست فراري و سرگردان را به منظور ايجاد کشور رويائي و تحقق بخشيدن به آرزوي ديرينه ي خود در فلسطين مقدس جايگزين آن کنند!



[ صفحه 34]



بدينسان، يهوديان سرگردان، فلسطين را اشغال و آن را بصورت يک انبار اسلحه درمي آورند و اين در حالي است که ملت فلسطين عليرغم اصرار و مبارزاتي که براي باز پس گرفتن سرزمين غصب شده اش بکار مي برد؛ آواره و سرگردان و دور از سرزمين و ميهن خود بسر مي برد.

اين ملت از سال 1948 ميلادي تابحال بطور مداوم در داخل فلسطين کشته و شهيد و قرباني ميدهد؛ ليکن، استعمار اراده کرده است تا اين ملت همچنان درآوارگي و ستم بسر برد! واقعا که اين جنايت نابخشودني عصر ماست.

اما مساله ي فلسطين تنها جنايتي نيست که گواه بدبختي و سختي هاي انسان معاصر باشد فجايع ديگري هستند که دست کمي از آن ندارند... ملت اريتره را مشاهده مي کنيم که همچنان از استعمار و سلطه ي اتيوپي ستمگر که فن کشتار دسته جمعي مردم بيگناه را بخوبي بکار مي برد رنج مي کشد.

شهر حرقيقو در دوازده کيلومتري جنوب بندر مصوع در دهم آوريل 1975 ميلادي شاهد کشتار فجيعي بود که منجر به قرباني شدن بيش از پانصد تن گرديد که بيشتر آنان افراد ناتوان و پيرزن و کودک بودند. در اين کشتار، نيروهاي اتيوپي سحرگاه با شبيخون به شهر، دست به يک کشتار دسته جمعي زدند. سپس اجساد را يک هفته تمام روي زمين رها کرده و خود در آنجا مستقر شدند! [1] .



[ صفحه 35]



رژيمهاي نژادپرست حاکم در رودز يا و آفريقاي جنوبي همچنان مشغول تجاوز به حقوق و حيثيت مردم اند.

خدا ميداند تعداد زندانيان و اسراي اين عالم را؟!

بنا بگفته ي مطبوعات ايالات متحده ي آمريکا: زندانهاي اين کشور مملو از زندانيان است که شمارش آنان در حدود سي و پنج هزار مي رسد. [2] .

چندي پيش يکي از کشورها که سکنه ي آن از هفت ميليون تجاوز نمي کند، به مناسبت يکي از جشنهائي که برپا کرده بود هفت هزار زنداني را آزاد کرد. مگر اين کشور کوچک چقدر زنداني دارد؟

از آن گذشته آيا مي دانيد زندانيان چه حال و اوضاعي دارند؟ حال و اوضاع آنها در بسياري از کشورهاي جهان بي نهايت بد و دردناک است.

همگام با پيشرفت دانش و صنعت، يک پيشرفت و دگرگوني بزرگي نيز در زمينه ي شيوه هاي شکنجه آدمي و پايمال نمودن حيثيت و خرد کردن اعصاب او به وجود آمده است که عبارتند از:

شلاق زدن و خونين و بيهوش کردن زنداني، آويزان کردن وي چون گوسفند از دست و پا و سپس کتک زدن وي بوسيله ي شلاق و تسمه و جاري شدن خون از تمام بدن وي، وادار کردن زنداني به نوشيدن آبهاي بسيار شور و کثيف و آلوده ي



[ صفحه 36]



چاهها و فاضلابها، استعمال شيشه هاي نوشابه، اتصال جريان برق به مناطق حساس بدن رنجور زنداني، به بند کشيدن دستگاه تناسلي او و زخمي کردن آن!! [3] و ديگر دستگاهها و شيوه هاي بسيار بد و دوزخي که بشر معاصر دربازداشتگاه ها و زندان هاي دنيا از آن رنج مي برد.