بازگشت

پرونده هاي تاريخ جديد


آنچه گذشت راجع به تاريخ کهن بود؛ اما راجع به پرونده هاي تاريخ نو.... آيا اين پرونده ها و مدارک پيام آور شادي و خوشبختي است و ما را از اينکه انسان دوران بدبختي و رنج را پشت سر گذارده است خوشحال مي کند؟ و آيا دست کم بما مژده ي کاهش درجه ي عذاب و درد و بدبختي را مي دهد؟ و يا....؟

تاريخ با ناراحتي عميق با ما درباره ي گرفتاري هاي انسان در آغاز تاريخ نو حرف مي زند!! در آن هنگام که ابرهاي بدبختي و آلام سخت او را در برمي گرفت و پيوسته خنجرهاي شکنجه بر سرش فرود مي آمد؛ تاريخ شاهد يک پيشرفت شگرف و دگرگوني قابل توجهي در زمينه ي توليد آلات و دست ابزارهاي شکنجه و بنيان برانداز و ديگر سلاح هاي فلاکت بار بود، و نخستين قرباني آن پيشرفت، نيز همان انسان مورد آزمايش بود.



[ صفحه 31]



و اکنون براي شما چند سطري از تاريخچه ي نگون بختي تازه ي بشريت معذب را بازگو مي کنيم:

کشتار فجيع جنگ اول جهاني با بجاي گذاردن بيست و دو ميليون کشته و زخمي هاي بي شمار هنوز بپايان نرسيده بود که چند سالي بعد آتش جنگ دوم جهاني که بيش از هفتاد ميليون انسان را در کام خود فرو برد زبانه کشيد!

از آن گذشته بشر همچنان از آثار اين جنگ رنج مي برد بطوريکه پس از گذشت بيش از سي سال از اين جنگ، مقامات ويژه ي شهر هيروشيما با انتشار آماري اعلام کردند که نام نوزده هزار تن، جزو آسيب ديدگان بمبي که بسال 1945 روي اين شهر پرتاب شد همچنان ديده مي شود! و علت آن باران سياهي است که چهل و پنج دقيقه فقط پس از اين انفجار روي شهر هيروشيما شروع به باريدن نمود. باران ياد شده با اشعه ي اتمي شارژ شده بود!

اما اين افراد رسما نيز جزو آسيب ديدگان به حساب نيامده اند زيرا به هنگام پرتاب بمب در حومه ي هيروشيما بسر مي بردند. بيماريهاي اين افراد که از بيست و نه سال پيش تابحال از آن مي نالند عبارتند از: ضعف کلي، سرگيجه و استفراغ. [1] .

بريتانياي کبير نيز بيش از بيست ميليون انسان را بخاطر اشغال چين نابود کرد و عليرغم اراده ي ملت الجزائر که



[ صفحه 32]



سخت جلوي استعمار ايستادگي مي نمود فرانسه اين کشور را به تصرف خود درآورد و به نداي آزادي که ملت الجزائر سر ميداد کوچکترين توجهي نمي کرد تا اينکه نزديک به دو ميليون تن از اين ملت ستمديده را بيرحمانه کشت!

همزمان با جنگ الجزائر، زمامداران فرانسه از فرمانده ي کل ارتش خواستند تا زيباترين مسجد الجزائر را به کليسا تبديل کند. او مسجد قشاره در محله ي اورلي را انتخاب نموده و يک گروه مهندسي ارتش فرانسه را هنگام نماز مغرب روانه ي مسجد نمود. در اين هنگام مسجد مملو از نماز گزاراني بود که عدد آنان حدود 1400 تن برآورد ميشد. گروه ياد شده وارد مسجد شدند و تا نيمه شب به کشتار نمازگزاران پرداختند تا آنکه تمامي آنان را از ميان بردند!! [2] .

در هند و چين جنگ سختي بين ويتنام شمالي و ويتنام جنوبي روي داد و سي سال تمام ادامه يافت. و نتايج دردناک اين جنگ استعماري که انسان متحمل آن شد از اين قرار است:

بيش از سه ميليون و دويست هزار (3200000) کشته ي نظامي و غير نظامي، هفت ميليون و چهارصد و پنجاه و سه هزار (7453000) زخمي نظامي و غير نظامي، و چهار صد هزار (400000) معلول و ناتوان!!

ضمنا در فاصله ي سالهاي 1961 و 1972 ميلادي



[ صفحه 33]



نيروي هوائي آمريکا، نزديک به شش ميليون و هفتصد و بيست و هفت هزار (6727000) تن بمب بر منطقه ي هند و چين پرتاب کرد! و هواپيماهاي آمريکائي هفتاد و يک ميليون (71000000) ليتر از مواد سمي شيميائي را روي منطقه در جنوب ويتنام و برابر با مساحت ايرلند شمالي فرو ريختند!! [3] .


پاورقي

[1] مجله ي الحوادث، شماره 926، صفحه ي 29.

[2] نعم للاسلام، سيد هادي مدرسي، صفحه ي 25.

[3] روزنامه ي النهار، 1975 ميلادي.