بازگشت

جلوه هاي فجر


سال دويست و پنجاه و پنج هجري فرا رسيد تا بهمه ي اين پرسش ها يک پاسخ قاطع دهد...

امام حسن عسکري (ع) با کنيزي پاکدامن از خاندان قيصر روم که نسبت او به شمعون جانشين حضرت مسيح منتهي مي شود ازدواج کرد...

و خداوند اراده فرمود تا اين کنيز که روايات درباره ي پاکدامني و معرفت و ايمان او به درازا سخن گفته اند؛ مادر خاتم اوصياء پيامبر صلي الله عليه و آله و رهائي بخش بندگانش و پشتيبان دينش و دوازدهمين پيشوا و حجت گردد.

او به امام موعود حامله شد و اين در زمان معتز خليفه ي



[ صفحه 66]



عباسي بود که نسبت به امام حسن عسکري شديدا سنگدل بود و سعي داشت که آنحضرت را پيش از تولد پيشواي موعود نابود کند... ولي تا زمانيکه خداوند اراده فرموده است که نور خود را عليرغم مخالفت و نارضايتي کافران بحد کمال برساند؛ کاري از دستش ساخته نبود.

جنين در شکم مادرش که همچون ديگر زنان حضرت عسکري (ع) زير نظر جاسوسان حکومتي قرار داشت پوشيده و پنهان بود و هيچگونه اثر و نشانه ي ظاهري نداشت.

در آستانه ي تولد آن حضرت آسمان سياست مملو از ابرهاي موسمي گرديد که هر گاه شهوت حکومت و فرمانراوائي در يکي از افراد خاندان حاکم عباسي زبانه مي کشيد همراه با سران ارتش براي براندازي خليفه ي حاکم و بدست گرفتن مقام وي، مشغول توطئه مي شد...

کما اينکه عينا واقعه اي در بيست و هفتم رجب سال 255 هجري رخ داد و در آن تاريخ محمد المهدي عباسي عليه عموزاده ي خود المعتز فرزند متوکل عباسي و با تشويق سران ارتش ترک دست بيک توطئه زد و در نتيجه المعتز خلع و براي المهتدي بيعت گرفته شد. طبعا اين رويداد پي آمدهائي سياسي داشت تا خليفه ي جديد را براي مدتي به خود مشغول کند و براي خاندان حضرت عسکري (ع) يک مرحله از آرامش نسبي تامين نمايند تا اينکه تولد امام موعود سپري شود و عملا هم اين تولد خيلي آرام و بي صدا در نيمه شب پانزدهم شعبان و



[ صفحه 67]



درست هيجده شب پس از به قدرت رسيدن المهتدي صورت گرفت.