سروري محرومان
مذاهب گويند در واپسين دم حيات بشر انقلابي سرخ در عرصه حيات رخ نمايد. دمار از روزگار بد کاران و بد انديشان برآيد. هر جا تبعيض بود عامل آن به محاکمه کشيده شود، هر جا ستمي بود موجود آن سيه روز گردد. در سايه اين انقلاب آنها که سران و هيئت زمامدار و اشراف خوانده مي شدند فروافتند و آنها که محروم و مستضعف بودند و ارث زمين گردند و بالا آيند. دنياي محرومان واژگونه گردد و آن ها به سروري و آقائي رسند. زير دستان زبر دست شوند و زبر دستان زير دست گردند. آري، از نظر مذاهب انقلاب واقعي اين ويژگي را دارد که در آن همه افراد در غربال انقلاب افتند، بتلاطم و حرک در آيند. آنها که في الواقع درشتند به روي آيند و آنها که بواقع ريز هستند به زير روند اگر چه در طول مدت زماني دراز خلاف آن واقع شده باشد.