بازگشت

تبعيض فرهنگي


سخن در اين زمينه بسيار است، ما هنوز به تبعيض هاي بسياري در زمينه فرهنگي برخورد مي کنيم. نوع تربيت و ميزان و کيفيت آن براي همه طبقات يکسان نيست. نوع مدارس و دانشگاه ها براي همه آنها که استعداد همانندي دارند متفاوت است، هزينه آنها، شرايط ورود در آنها بگونه اي است که عملا شاهزادگان و طبقه نجبا مي توانند در آن وارد



[ صفحه 37]



شوند. تسهيلات تربيتي در اختيار همگان نيست. در نتيجه بسياري از استعدادها، آن هم از طبقه فقر او محرومان در معرض تلف و هدر است. اگر از بين طبقه محروم مخترعي و صاحب فکري بيرون آيد قطعا بايد آن را يک معجزه تلقي کرد. زيرا شرايط و امکانات در اختيار او نيست. آداب و رسوم، نوع سخن گفتن، سيستم ادا و اطوارها بگونه اي است که بر اساس آن حتي مي توان طبقات را مشخص کرد. وضع بهمين گونه است در زمينه هنر. هنري که براي طبقه بالا مطرح است در اختيار طبقه محروم نيست (البته اين امر با توجه به جنبه شرعي قضيه از نظر ما مورد بحث نيست فقظ در چار چوپ بيان تبعيض است) دامنه اين تبعيض ها به مزاياي زندگي از لحاظ نوع تفريحات، ميزان مرخصي سالانه، نوع عضويت در انجمن ها، حشر و نشرها هم مربوط مي شود و در کل تبعيض در اين زمينه کاملا بچشم مي خورد. اصولا وجود طبقه يقه سفيدها با يقه چرکين ها خود نشان دهنده وجود اين تبعيض هاست.