بينش هاي گوناگون
از روزگاران بسيار گذشته اين طرز فکر
[ صفحه 25]
وجود داشته است که همه انسانها داراي قدر و رتبت و ارج واحد نيستند. بين سفيد و سياه، زرد و سرخ، تفاوتهائي قائل بوده و هنوز هم قائلند. هنوز هم در بسياري از کشورهاي بظاهر متمدن اين فکر وجود دارد که سياهان پست تر و پائين تر از سفيد پوستان هستند و بايد در مرحله اي از حيات اجتماعي فروتر باشند. و شما عملا مي بينيد و مي شنويد در کشوري چون امريکا محله سفيد پوست و سياهپوست از همه جهات با هم فرق دارد. زندکي شان، شغل شان اقتصادشان، مدرسه شان، کليساي شان با ديگران متفاوت است و اغلب آنها در وضع بد و نابساماني هستند. حال مي گوئيم بهنگامي که در جامعه اي بينش ها بر اين اساس نباشد که آدم آدم است و بايد از شرايطي انساني در خود آدم ها استفاده کند، بهنگامي که طرز فکرها درباره انسان صورت حيواني داشته و در چار چوپ تامين منافع شخصي باشد. اختلاف ها در حال اوج گرفتن و دامنه داشتن خواهد بود، ظلم و فساد، بيعدالتي و تبعيض دامن همه را خواهد گرفت. هر کس بسعي در استخدام و استثمار فروتر از خود برآمده و زندگي را به مذاقش تلخ و ناگوار خواهد کرد.