بازگشت

وجود اختلاف


وجود جنبه هائي در انسان چون فکر، جهان بيني، منطق و استدلال از يکسو موجب رحمت است از آن بابت که زندگي را بر روي نظم و حساب مي آورد. ولي از سوي ديگر بعلت چند گونگي و درهمي و آشوب سبب آن مي شود که زمينه براي تصادم و درگيري فراهم گردد. هر کس فکر خاص و روش خاصي در زندگي دارد که بنظر بعضي مطلوب و بنظر بعضي ديگر نامطلوب است. اگر بنا شود اينان با هم کنار نيايند و مسائل و مشکلات خود را حل نکنند نه تنها زندگي طرفين به دشواري و مشکل کشانده مي شود بلکه موج و شعاع ان ديگران را هم دچار عواقب سوء خواهد کرد. از اين گذشته وجود غريزه تملک و ستيزه جوئي غريزه خشم و غضب، پرخاشگري و عصيان، آنهم با نوع تربيتي که در عرصه حيات مي بينند موجبات ديگري را براي اين اختلاف پديد مي آورند و در جمع سبب تضاد و تعارض و کشانده شدن آن به جمع و جامعه خواهند شد.