بازگشت

مساله رهبري در اين نهضت


در مساله نهضت و بثمر رسيدن آن يکي از عناصر مهم مساله وجود رهبر است و اين امر از آن بابت که هرگز هيچ جامعه اي بخودي خود نمي تواند به پيش برود. از نظر اسلامي: اسلام و رهبر عادل همانند دو برادرند، هيچ يک از اين دو بدون ديگري اعتبار ندارد، اسلام اساس است و سلطان عادل نگهبان آن، هر چه بي اساس است نابود شدني است و هر چه بي نگهبان باشد ضايع و تباه است (الاسلام و السلطان العادل اخوان، لا يصلح احد منها الا لصاحبه، الاسلام آس، و السلطان العادل حارس، ما لا آس له فمنهدم و ما لا حارس له فضايع). اين امري هميشگي است. رهبر همانند عددي است که در برابر صفرها قرار مي گيرد و آن را معني مي بخشد. و چه بسيار جوامعي را که مي شناسيم مردم آن از ظلم ها و ناروائي بتنگ آمده است و مع هذا قدرت قيام ندارند. بايد کسي باشد، خوب يابد که اين امر را بجريان اندازد.