بازگشت

توسعه فساد و بدعت


روايات اسلامي دورنماي زمان قبل از ظهور را بدين گونه توصيف کنند که: بدعت رواج يابد بگونه اي که فکر کنند اسلام با تعاليم اصليش نوعي دين جديد است. منکر معروف و معروف منکر شود. زنها از کار و وظيفه و اشتغال اصلي خود دور مانند، مردان زن صفت گردند، بازار دروغ و رواج يابد، با گسترش ظلم کاخ ها ساخته شوند. اين را به دنيا فروشند، نابخردان مقام يابند، زنان در کارهائي که وارد نيستند مورد استشاره قرار گيرند، خويشاوندي ها موثر نباشد، خودپرستي ها غالب گردد، خونريزي زياد شود، ستمگري مورد مباهات باشد، زورمندان طاغي شوند، قدرتمند بمعصيت آشنا شوند و... ديگر روايات در اين زمينه مي گويند: از قرآن رسمي ماند و از اسلام اسمي، مردم را مسلمان مي خوانند در حالي که از اسلام دورند، مرکز هدايت آباد است ولي در آن هدايتي نيست، مردم خود را فهميده دانند ولي فهمي ندارند، هر کس مدعي آگاهي و خبرويت است ولي فهم و درکي براي او نيست.