بازگشت

توجه به واقعيت


تمدني که پديد مي آيد واقعيت ها را مي نگرد، آنها را ارزيابي مي کند در صورت شناخت صحتش آن را مي پذيرد. بر اين اساس پذيرش و طرد بي حساب نيست. هم چنين در اين مدنيت واقع گرائي وجود ندارد تکيه بر روي هدف و يا هدفگرائي است. کوشش بر اين است معيارهاي ارزشي قابل قبولي در جامعه بشري شناخته شود و در صورتي که مخالف و مبانيتي با معيارها نداشته باشد آن



[ صفحه 98]



را مي پذيريم. همچنين در اين مدنيت توجه به جنبه هاي ظاهري و روسازي نيست بلکه مهم جنبه دروني قضيه است. کوششي است به سوي اين قضيه که در پناه اين مدنيت خير و رفاه بشريت فراهم گردد و درونش آباد گردد. نه آنکه سر و وضع ظاهر آباد و اندرون ويران باشد.