بازگشت

در جنبه معنوي


دورنماي آينده اين است که مادي گري از ميان مي رود و معنويت کاذب هم که نشانه بي اصالتي انسان است فاني شود و انسان ديگر مجبور نيست که چوب کذب و ظاهر سازي خود را بخورد. انديشه هاي مذهبي که ترک آن مايه سقوط جان و روان ما و اضمحلال انسانيت شده اند دوباره روح مي گيرند، فقدان ايمان که موجب سرخوردگي ها احساس تنهائي ها، انزواجوئي ها، بدبيني ها و شکستها شده بود بشريت را بخود مي آورد تا دوباره بازگشتي به ايمان داشته باشد و دردهاي خود را از آنجا درمان کند. تزلزل افکار سر در گمي ها و اضطراب که اغلب ناشي از بي ايماني، ضعف ايمان بود از ميان برود و ايمان گشاينده راه و حلال مشکلات کساني باشد که ناراحتي هاي شخصيتي دارند و به اختلالات آن دچارند. اخلاق جنبه تعيني پيدا خواهد کرد نه استنباطي و ملاک خوب و بدش مذهب خواهد بود. در آينده دور يا نزديک تعاليم مذهبي هستند که راه روش آدمي را در زندگي معين مي کنند نه تعاليم بشري از آن بابت که در تعليمات وحي خطا و اشتباهي نيست، نظر شخصي نيست، غرض آلوده و حسادت رنجي در آن راه



[ صفحه 94]



ندارد. آنچه که در اين زمينه راجع به جنبه معنويت انسان ترسيم کرده اند عبارتند از: