رفاه عمومي
کار شرافتمندانه در اختيار همگان است. دستمزد عادلانه براي همگان است. توزيع عادلانه ثروت و در آمد انجام مي شود. ثروت ها از کنز شدن دور مانده و به جريان مي افتند، منابع عمومي همه گاه مورد نظر است انحصارات از ميان برداشته مي شود. اسراف و اتراف و اتلاف به کناري مي روند و اين ها خود سببي براي پيدايش رفاه عمومي هستند. از سوي ديگر نظام به گونه اي است که شکمهاي گرسنه به فکر شکمهاي سير هستند، در برابر دردها و رنجها حساسيت است. رحم و عاطفه، خير خواهي و همنوع دوستي در جامعه روح پيدا مي کند. همه در طريق خدمت
[ صفحه 89]
به انسانها، تلاش براي حمايت و حراست از هم هستند. آنها که دارند براي آنها که ندارند غم خوار مي شوند و وحدت در عقيده آنها را به رعايت چنين حسن نيتي مي کشاند و اين خود گاهي در طريق رفاه عمومي است. جامعه آينده در سايه وحدت در عقيده و هدف جامعه اي متعاون و متکافل است، مساوات و مواسات در آن براي همگان است، همزيستي مسالمت آميز براي همه است. افراد خود را بمانند اعضاي يک پيکر مي دانند. با استفاده از خير و برکت عمومي، تحديدهائي که از نظر شرعي در زمينه مال و دارائي و مصرف است، موجبات پديد مي آيد که همگان متنعم شوند و به رفاه دست يابند.