تشکيل جامعه اي ايدآل
غرض جامعه اي است که دورنماي
[ صفحه 79]
آن در طرح هاي مدينه هاي فاضله آمده است و تشکيل آن از آرزوهاي فلاسفه خوش بين بود. اينکه ايدآلش مي خوانيم ايدآلي است نسبي، بگونه اي که صورت آن در دنياي گذشته و حال وجود نداشته و ندارد. و گر نه با تصويري که اديان از بهشت و نعيم ابدي داده اند آنچه در دنيا پيدا مي شود ذره اي و گوشه اي از آن چيزي است که به بندگان صالح خداوند وعده داده شده است. جامعه اي پديد خواهد آمد که در آن دو روئي و دو گوئي و نفاق نباشد، نابساماني و اختلاف و درگيري جان مردم را به لب نياورد، انسانها هر کدام در مرز خود و در حدود گليم خود دست و پا را دراز کنند، هر کس بحق خود قانع باشد و براي سعادت خود و همنوعانش بکوشد. جامعه اي تشکيل گردد تحت ضوابط الهي، بهمان صورت که مورد درخواست انبياء الهي بود و آنان مردم را به تحقق آن دعوت مي کرده اند. نظامات آن بر اساس ضوابط الهي، خواسته هاي مشروع مردم در آن محقق، کارها بر روال عادي و طبيعي، بدون اينکه مضيقه اي در آن احساس شود.