ودايع امامت
روايت شده که او از مدينه به سوي مکه مي آيد در حالي که ودايع بازمانده از رسول خدا را به همراه دارد. آن ودايع عبارتند از: شمشير، زره، عمامه، عبا، پرچم عصا، اسب، زره و زين مرکب. پس حضرتش شمشير آن جناب موسوم به ذوالفقار را حمايل ساخته، زره آن حضرت به نام سابغه را بر تن کرده، پرچمش سحاب را به اهتزاز در آورده، عبا را بر دوش افکنده، عمامه را بر سر نهاده و عصا را در دست مي گيرد و از
[ صفحه 337]
خداوند اذن ظهور مي طلبد. در روايتي چنين آمده است: ان له علما اذا حان وقت خروجه انتشر ذلک العلم من نفسه و انطقه الله عزوجل و نادي: اخرج يا ولي الله فاقتل اعداء الله. و له سيف مغمد فاذا حان وقت خروجه اقتلع ذلک السيف من غمده و انطقه الله عزوجل فناداه: اخرج يا ولي الله فلا يحل لک ان تقعد عن اعداء الله: او پرچمي دارد که هر گاه هنگام ظهور فرا رسد، آن پرچم به خودي خود گشوده مي گردد، خداوند صاحب عزت و جلال آن را به سخن در آورده و ندا مي زند: اي ولي خدا برخيز و دشمنان خدا را بقتل رسان شمشيري نيز دارد که به گاه ظهور، از نيام بدر آيد و خداي عزوجل آن را به سخن مي آورد پس ندا زند: اي ولي خدا، برخيز، روا نيست که از دشمنان خدا باز ايستي.