بازگشت

سخناني از امام کاظم


شيخ صدوق در اکمال الدين به سند خود از امام کاظم عليه السلام در طي حديثي روايت مي کند که از ايشان پرسيده شد: در ميان ائمه عليهم السلام کسي هست که غيبت گزيند؟ پاسخ فرمود:



[ صفحه 156]



نعم يغيب عن انصار الناس شخصه و لا يغيب عن قلوب المومنين ذکره و هو الثاني عشر منا يسهل الله کل عسير و يذلل له کل صعب و يظهر له کنوز الارض و يقرب له کل بعيد و يبير به کل عنيد و يهلک علي يديه کل شيطان مريد. ذاک ابن سيده الاماء الذي تخفي علي الناس ولادته و لا يحل لهم تسميته حتي يظهره عزوجل فيملا به الارض قسطا و عدلا کما ملئت جورا و ظلما: آري، او از ديدگان مردم غايب است اما ذکر او در دل اهل ايمان غايب نخواهد بود. وي دوازدهمين ماست. خداوند هر سختي را برايش آسمان و هر امر مشکلي را سهل مي گرداند. برايش گنجهاي زمين را آشکار و هر مقصد دور را نزديک مي نمايد. طومار زندگي ظالمان را توسط او درهم مي پيچد. و بالاخره هر شيطان پليد را به دست او نابود مي سازد. او فرزند بانوي کنيزان است که ولادتش بر مردم پنهان ماند و نام بردن (بيان نشانه) او بر آنان جايز نباشد، تا آنکه خداوند عزيز و جليل ظهور او را فراهم نمايد و به سبب وي زمين را پر از قسط و عدل سازد، همان گونه که از ظلم و ستم پر شده باشد. و نيز به سند خود نقل مي کند که از امام موسي کاظم عليه السلام پرسيدند که آيا شما قائم بر پا دارنده حق هستيد؟ فرمود: انا القائم بالحق و لکن القائم الذي يطهر الارض من اعداء الله و يملاها عدلا کما ملئت جورا هو الخامس من ولدي له غيبه يطول امدها خوفا علي نفسه يرتد فيها اقوام و يثبت فيها آخرون. من قائم و بر پا دارنده حق هستم. اما آن قائمي که زمين را از دشمنان خدا پاک مي کند و زمين را بعد از آنکه از ظلم پر شده باشد، لبريز از عدالت مي سازد، پنجمين از نسل من خواهد بود. او غيبتي خواهد



[ صفحه 157]



داشت، طولاني، که از بيم جان خود نهاني مي گزيند. در آن (غيبت) گروهي (از شيعيان) طريق ارتداد پيش مي گيرند و گروههائي ديگر ثابت قدم مي مانند. سپس فرمود: طوبي لشعتنا المتمسکين بحبنا في غيبه قائمنا الثابتين علي موالاتنا و البراءه من اعدائنا اولئک منا و نحن منهم قد رضوا بنا ائمه و رضينا بهم شيعه و طوبي لهم هم و الله معنا في درجتنا يوم القيامه: خوشا به حال آن شيعيان ما که در غيبت قائم ما به محبت ما تمسک جويند و به ولايت ما استوار، و از دشمنان ما بيزار باشند. آنان از ما و ما از آنان هستيم. ايشان در برابر امامت ما سر تسليم و رضا نهادند و ما نيز از شيعه بودن آنان راضي و خشنوديم. خوشا بحال آنان، به خدا سوگند که آنان در روز قيامت در درجات ما مي باشند.