بازگشت

ام ايمن


نام او برکه است. وي کنيز پيامبر (ص) بود که از پدر بزرگوارش، عبداللَّه، به آن حضرت به ارث رسيده بود و پرستاري رسول خدا (ص) را بر عهده داشت. [1] .

حضرت او را مادر خطاب مي کرد و مي فرمود: هذه بقية أهل بيتي؛ او باقي مانده از خاندان من است. وي فرزندي از همسر اوّلش، عبيد خزرجي، به نام ايمن داشت. ايمن از مهاجران و مجاهدان بود و در جنگ حنين به شهادت رسيد.

امّ ايمن شخصيتي است که وقتي در راه مکه و مدينه تشنگي بر او غلبه کرد و نزديک بود از پاي درآيد، دلو آبي از آسمان بر او فرود آمد و از آن نوشيد و هرگز پس از آن تشنه نشد. [2] .

او به هنگام رحلت پيامبر بسيار مي گريست؛ چون از او علت گريه اش را پرسيدند، در پاسخ گفت: به خدا سوگند مي دانستم که ايشان رحلت خواهد کرد، ولي گريه من براي آن است که وحي قطع شد. [3] .

فاطمه زهرا (س) در مسأله فدک او را به عنوان شاهد و گواه معرفي کرد و سرانجام او در روزگار خلافت عثمان رحلت کرد.


پاورقي

[1] تاريخ طبري، ج 2، ص 7؛ حلبي، سيره، ج 1، ص 59.

[2] عبدالرزاق، مصنّف، ج 4، ص 309؛ الاصابه، ج 4، ص 432.

[3] تنقيح المقال، ج 3، ص 70.